• بازگشت به صفحه اصلی
  • donderdag 31 december 2009

    پیام فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان بمناسبت نشر برنامه های تورکی ازبیکی سمان یول از شبکۀ جهانی تلویزیون آریانا افغانستان

    شبکۀ جهانی تلویزیون آریانا افغانستان نشر بر نامۀ های ازبیکی

    سمان یول یا کهکشان را آغاز نمود

    هر قوم وملیتی که در روند تکاملی تاریخ ، نتوانسته از بقا وتکامل زبان وفرهنگ خود پاسداری نماید ، هرگزهم نتوانسته حافظ هویت وموجودیت خود در کنار دیگر جوامع بشری باشد .

    زبان گویای تاریخ حاکی از آن است که بد بختی بزرگ در جوامع انسانی ناشی از کثرت ونا همگونی اقوام وملیت ها نه بلکه از عدم تعادل در مناسبات با همی آنان که توأم با برتری جوئی وعظمت طلبی نسبت به همدیگردر یک جامعه باشد سر چشمه میگیرد .

    تفوق طلبی فرهنگی وزبانی معمول ترین شکل برتری جوئی ها در کشورهای کثیرالملیة غیر د یموکراتیک وعقب ماندۀ ، همچون کشور ما افغانستان است که در آن اقوام و ملیت های حاکم ، رشد وترویج زبان وکلتور خود هارا دربین دگر باشندگان کشور با تحقیر ونابود سازی زبان وفرهنگ دیگر باشندگان همان سرزمین آغاز نموده ودر نهایت خواهان محو کامل آنها میباشند .

    در نتیجه ملیت محکوم را از رشد وتکامل زبان مادری وفرهنگ بومی آن محروم ساخته ، با مصیبت از خود بیگانگی وفراموش نمودن هویت قومی واتنیکی آن مجبور میسازد .

    محروم سازی هر کتلۀ انسانی از بکار گیری زبان مادری آن ، در امورات روزمرۀ زندگی منجمله تعلیم وتربیه ودیگر فعالیت های مادی ومعنوی ، امریست بی رحمانه وغیر انسانی که یک اجتماع را از طبیعی ترین حق زندگی آن در فاصله قرار میدهد .

    اقوام وملیت های تورک در افغانستان ، از زمانه های دور تا امروز بصورت سیستماتیک و پلان شده در معرض هجوم این نوع مناسبات غیر عادلانه قرار گرفته واز حق بکار گیری وتکامل زبان های مادری خود ها در کنار دیگر باشندگان این سرزمین محروم بودند واکنون نیز با اندک تفاوتی در همان حالت قراردارند ، وتلاش های حق طلبانۀ آنها درین رابطه هیچگاهی هم به نتیجۀ مطلوبی که موجب اعادۀ حق تلف شده و شکل گیری یک مناسبات عادلانه درین رابطه شود نایل نگردیده .

    در نتیجۀ این برخوردهای غیر اخلاقی وغیر انسانی ، اکثریت مطلق تورکان ازبیک ، تورکمن کشور، از دسترسی به آموزش زبان مادری محروم واز داشتن سواد به زبان مادری بی بهره باقی مانده اند ، که این خود بزرگترین جفا در حق مردم ماست که در طول تاریخ حاکمیت زمامداران غاصب قبایلی متحمل شده اند ، وجبران آن برای نسل های کنونی تورکان درین کشور کار ساده وآسانی نیست ونخواهد بود .

    گشا یش برنامۀ سمان یول یا کهکشان به زبان تورکی ازبیکی ، در لابلای نشرات شبکۀ جهانی تلویزیون آریانا افغانستان پیامی است خوش برای کلیه خلق تورک در افغانستان که مژده دهندۀ بیرون شدن آنان از حالت تبعید فرهنگی وزبانی طی سده های واپسین تاریخ خواهد بود ، که اگرهم علاج قطعی به درد جانکاه محرومیت مزمن ایشان نسبت به زبان وفرهنگ آنها نباشد ، حد اقل مسکنی میتواند بحساب آید خوب وبموقع که میتواند زمینه های بعدی علاج را فراهم نماید .

    فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان ضمن ارجگذاری واظهار سپاس به این اقدام انسان دوستانه ووطن پرستانۀ دست اندر کاران شبکۀ جهانی تلویزیون آریانا افغانستان وشخص رئیس صاحب بنیاد بیات محترم انجنیر احسان الله بیات ، از بارگاه ایزد یکتا خواهان موفقیت های هر چه بیشتر ودرخشانتر ایشان در کلیه عرصه های زندگی گردیده ومتمنی گسترش همچو فعالیت های ثمر بخش در امر فراهم سازی زمینه های رشد سالم زبان خلق تورک ودیگر اقوام وملیت های محروم کشور میباشد .

    تا راه زدودن نا برابری ها با گذشت هر روز بیشتر از پیش هموار گردیده ، و همۀ باشندگان کشور ما در سرزمین خود احساس غربت ومحرومیت نکرده وامید وار به فردا های روشن وطلوع خورشید عدالت برای همیش باشند .

    به امید فرارسی آن روز

    هیأت رهبری فدراسیون فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان (ففتا)


    نخستین جرگه یا( اجلاس شورای مرکزی ) فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در شهر کپنهاگن کشور دنمارک مؤفقانه برگزار گردید

    روز های بیست وششم وبیست وهفتم دسامبر 2008 روز های ماندگار وپر بار در راستای احیای فرهنگ وحیات معنوی تورکان افغانستان

    نخستین جرگه یا( اجلاس شورای مرکزی ) فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در شهر کپنهاگن کشور دنمارک مؤفقانه برگزار گردید

    تاریخ بشر گواه برآن است که :

    یک انسان اسیر در قیود بردگی مادامی که بداند او برده است ومذلت بردگی کرامت انسانی را از او سلب مینماید وباید برعلیه آن مبارزه نماید او دیگر برده نه بلکه یک سمبول عظمت انسانی ویک انقلابی تسلیم ناپذیر بر علیه مناسبات غیر عادلانۀ اجتماعی نسبت به خود وهمزنجیران خود است ،ولی بردۀ که لطف اهانت بار ارباب رانسبت بخود سایۀ ازلی وبردگی را تقدیر ابدی تصور نماید و مذبوحانه در تلاش اثبات مراحل وفاداری خود نسبت به ارباب باشد او واقعاً برده وحتی کثیف تر از آن است که با دنیای انسانیت همیشه در فاصله قرار خواهد داشت .

    بلند نمودن فریاد های مظلومیت تاریخی وخفته در گلوی خلقهای تورک افغانستانی که از اثر استیلای حاکمیت های مزدور قبیلوی وشیوع بلای نفاق در بین خود آنها ، در ادوار واپسین تاریخ نصیب ایشان گردیده ومهر محکومیت ومحرومیت از حقوق حقۀ انسانی را در مأوا ومسکن اجدادی ،خانه وکاشانۀ خویشتن بر جبین ایشان کوبیده، آن امانت سترگی است که معلم روزگار وقانون تنازع وبقای ملت ها در تاریخ تا طلیعۀ روز رستاخیز آزادی وبرابری حقیقی اقوام وملیت های ساکن این سرزمین به دوش یکایک فرزندان این مردم قرار داده واز آنان میخواهد که تا لحظۀ دستیابی به این آرمان مقدس انسانی یعنی آزادی وعدالت از طریق دستیابی به وحدت وهمبستگی آگاهانۀ انسانی ازپا نه نشینند .

    وبرخورداری از شرافت وکرامت انسانی به معنی واقعی آن زمانی نصیب یک فرزند برومند تورک درین کشورمیشود که همانند اسلاف خویش در معرکۀ تاریخ پاسدارامر مقدس حق طلبی واحیای حقوق انسانی خویشتن باقی مانده ، ونگذارد که لوای با شکوه حق طلبی وعدالتجوئی برای همیش سرنگون شود .

    وچه زیبا وبا عظمت است کار نامۀ های آن بزرگ مردانی که با نثار جان ومال وهمه هستی خود ها این مسیر رستگاری را با خون های پاک خویشتن تازمان ما روشنائی بخشیده وپاسداری از ناموس حق وحقیقت را به نسل های که ما بدان تعلق داریم به ودیعه سپرده اند .وامروز ما وارثین آن وجیبۀ بزرگ تاریخ هستیم که بی مبالاتی در برابر آن ثمری جز بردگی واسارت ابدی برای ما وفرزندان ما با از دست دادن همه چیز زندگی ندارد ونخواهد داشت .

    پیکار حق طلبی در حیات ملت ها درهزاران شکل وجلوۀ مادی ومعنوی خویش به نمایش در میآید وبه بار می نشیند که به گواهی تاریخ بزرگترین خط مبارزه از جبهۀ فرهنگ وآگاهی ملت ها عبور میکند ومبارزات جانبازانۀ هر ملتی تا زمانی واصل به اصل رهائی واقعی نمیشود که آن ملت سجایای انسانی وفرهنگی خود را در جهت دستیابی به آرمان بزرگ حق وعدالت آگاهانه وشعوری به نمایش نگذارد .

    تاریخ نمونه های فراوانی از به هدر رفتن ثمرات جانبازی های بی دریغ مردم در نبود آگاهی ووقوف نسبت به اهداف مبارزاتی خود آنها در نتیجۀ فقر فرهنگی وعدم انتخاب راه های دقیق ومؤثر مبارزاتی دارد که ما بهترین امثال آنرا میتوانیم از حوادث سالهای اخیر زندگی مردم خود رقم زنیم که چگونه بزرگترین تعارفات تاریخ را در نبود فرهنگ وآگاهی ملی مبارزه در جهت نیل به آرمان های انسانی خود به هدر دادند وبا گذشت هر روز بیشتر از بیش در گرداب اسارت وحق تلفی ها محصور میشوند ، که سخت مایۀ نگرانی وتأمل است .

    همین درس گویای تاریخ است که امروز مارا وادار به مراجعه به مرجع فرهنگ میکند ومارا وامیدارد که با محاسبۀ بزرگترین اصلهای گمشدۀ مبارزاتی خود یعنی فرهنگ که در برگیرندۀ کلیه معرف های معنویت چون تاریخی که معرف هویت حقیقی ما باشد،زبانی که شاخصۀ انسانی مارا مشخص کند وارزشهای والای دیگر انسانی که مقام مارا در کنار دیگر انسانهای کرۀ خاکی تبیین نموده ومارا رهنمون به مسیر حقیقی وکامل مبارزاتی شود وبالآ خره کسب ایمان واعتقاد به آزادی ،برابری وعدالت بمثابۀ اصل های اساسی انسانی زیستن وحق هر انسان عطف توجه نماییم .

    شکل گیری مفکورۀ ایجاد فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان ناشی از درک همین ضرورت بی بدیل مبارزه است که اندر تداوم مبارزات خستگی ناپذیر خلق های محروم درین سرزمین والهام از تجارب پر بار مبارزاتی گذشتگان در پی تلاشهای فراوانی که توسط عده ای از فرزندان نستوه وآگاه خلق تورک درداخل وخارج افغانستاناز مدت ها بدینسو جاری بود ، نخستین هستۀ فعال آن هفت ماه قبل برین طی تدویر اولین قرولتای یا کنگرۀ مؤسس آن با اشتراک عدۀ کثیری از نمایندگان خلق تورک افغانستانی از گوشه وکنار جهان در کشور هالیند اساسگزاری وعملاً به کار آغاز نمود و اکنون ما شاهد بر پائی اولین جرگه یا نشست وسیع کادر ها وهواداران آن در شهر کپنهاگن کشور دنمارک میباشیم ودر فردای زندگی نیز امید بران داریم که این مسیر کار ومبارزه را در جهت ارتقای آگاهی وخود آگاهی مردم خود تا آنجا که در توان داریم ادامه دهیم تا واصل به آرمان مقدس عدالت وبرابری در پرتو یک دیموکراسی واقعی ومنطبق با حقایق جامعۀ کثیر الملۀ افغانستان شویم .

    اولین جرگۀ ففتا بکار خود آغاز میکند!!

    گردهمآئی با همه مشکلاتی که چنین یک کار بزرگ در محیط آوارگی وغربت با خود همراه دارد مؤفقانه دایر وخاتمه یافت ودستآ ورد های آن در راستای تعین خطوط مبارزات فرهنگی تورکهای افغانستانی مسلماً دارای ارزش بزرگ وتعین کننده است که نقش بنیادین را در جهت اساسگزاری نهضت فرهنگی آزادیخواهی وعدالت طلبی خویشتن شناسانه مردم برای امروز وفردا ایفا خواهد کرد، هرچندی که ما همین اکنون در مراحل آغازین کار قرار داریم ومشکلات بزرگی مارا به چالش میطلبد ولی رجوع مردم ما به این استقامت گویای گشایش افق های وسیع وروشن به سوب فردا های بس بزرگ است که بیان آن ها از از وهم وگمان کنونی ما خارج است .

    شاید کمتر کسی از اشتراک کنندگان، گرد همآئی پر هیجان روز های نیمه ابری وسرد زمستانی حومۀ شهر کپنهاگن که در یک سالون مجلل به نام مرکز گرد همآئی های کنسته بگن بر گزار گردیده بود قادر به فراموش کردن خاطرات آن لحظات ماندگار از لوح خاطرات خویشتن باشند وتأثیرات پیام های الهامبخش آن اجتماع بزرگ رادرروان خود ها احساس نکنند وتعهدی را که هر کسی با خود وبا دیگران در یک فضای رجوع به اصل وحقیقت منعقد ساخت از یاد برده بتوانند !!!!. این خود ارمغانی است که لحظات ختم کار جرگه ونتیجه گیری از کار های انجام شده به همگان هدیه داد وبازده کار جرگه چون غریو عظیمی از فریاد های حق طلبی وعدالتجوئی انسانی از کران تا کران عالم تا هنوز هم منعکس است وامروز کمتر محفل موافق ویا مخالف وجود دارد که حرفی درین رابطه ابراز نکند وتبصرۀ را با خود نداشته باشد که این خود به معنی واقعی صدای ناقوس بیداری خلق ما از قعر مذلت واسارت به طرف اوجهای باز گشت به خویشتن انسانی آنان است که گشایندۀ باب امید های بزرگ به فردا های تابناک خواهد بود ! انشاء الله.

    حوالی قبل از ظهر آن روز با شکوه راهمه خوب به یاد دارند که چگونه اشتراک کنندگان آن محفل که از راه های دور رنج سفر را بخود ها هموار وبا امید دستیابی به آرزو های گمشدۀ وحدت وهمبستگی مردم خود تا این مکان مواصلت نموده بودند وبی صبرانه در انتظار شروع کار جلسات بوده ، ودر گروپ های کوچک در گوشه های مختلف تالار مصرف گفتگوهای باهمی بودند . چهره های امید وار ومصممی راکه هر کسی درنهاد خویشتن حرفی برای گفتن ودردی برای اظهار نمودن داشت و با شکیبائی امیدوار تقدیم این درد ها ورنج های نهان در سینه هابه دیگران بود، تاباشد که بیان با همی تجارب وچشمدید ها از زندگی آمیخته بارنجهای ناشی ازتعصب ونابرابری در جامعۀ که بدان تعلق د اریم ،ولی با وجود هزاران پیوند نا گسستنی با این جغرافیای مصیبت همچنان در حساب بیگانه ومهمان نا خواندۀ که هر آن نهیب بیرون راندن ما از خانه وکاشانه به جرم تعلق به قوم وزبان تورک وتبار تورک از هر پیام گفته وناگفتۀ حاکمیت طلبان محسوس است راهی را که منجر به نجات همگان شود فراهم نموده بتوانند ، ما همه شاهد بودیم ودر سیمای تک تک حاضرین پیام بی ریای همبستگی با ندای مبارزه در راه تحقق آرمانهای انسانی خلق های محروم ومظلوم تورک در کشور ما هویدا بود .

    قرار بود جلسۀ نخستین این جرگه با نواختن زنگ ساعت دوازده آغاز به کار نماید که بنابر تأخیر عدۀ از اشتراک کنندگان که مجبور به طی مسافات طولانی بوده وهنوز هم در راه بودند حوالی ساعت یک بعد از ظهر کار جرگه با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید توسط عبد الصبور حیدری که یکجا با همسر خودمحترمه لطیفه عنایتی رئیسۀ انجمن فرهنگی تورکان افغانستانی در کشور ناروی از آن کشور تشریف آورده بودند گشایش یافت وبا اتحاف دعای خیر وهمبستگی ، همۀ حاضرین بابه پا خیزی ورعایت یک دقیقه سکوت،مراسم ادای احترام به روان پاک شهدای راه آزادی وعدالت مردم ما را بجا آوردند . سکوت عمیق ومعنی داری که گویای حلول نوعی خلسۀ رجوع به خویشتن همگانی در محفل بود به چشم میخورد وشاید هم هر کسی ده ها چهرۀ معصوم وپر ابهت شهدای راه حق وعدالت را در برابر خود مجسم میدید وبا آنان در حال پیمان بستن وجدانی در طریق تداوم مبارزه الی دستیابی به ان آرمانهای مقدس انسانی بود که :

    صدای متین وحساب شدۀ گردانندۀ نخستین جلسۀ جرگه ماجناب عبدالغنی آیدین در فضا طنین افگند وگفتار انتخابی او که نمایانگر تسلط بی چون وچرایش به زبان وادبیات تورکی ازبیکی بود همگان را معطوف به خویشتن ساخت وشنیدن کلام ادیبانه به زبان مادری همانند آوای گهواره جنبان مادران تورک به قلب ها اثر گذاشت واینکه از اعماق آن تیره دوران حیات تورکان در گذشته ها هنوز هم فرزندان تورک قادر به حفظ قدرت تکلم با کمالات معیاری زبان مادری خویشتن اند مایۀ امید وتحسین همگان گردید ، جناب آیدین با قرار گرفتن به محل گردانندگی محفل وزمزمۀ شعری از ظهیرالدین بابر که حکایه گر رنج والتهاب شاعر از رنج دوری وطن وجفای روزگار میباشد به قرائت اجندای کار جلسات دوروزۀ جرگه پرداخت وبعد از وارد نمودن تعدیلات در اجندا مطابق به پیشنهادات اشتراک کنندگان آنرا در معرض رأی گیری حاضرین قرار داد که به اتفاق آراء به تصویب رسید .

    به تعقیب آن هیأت رئیسه ورئیس جلسه انتخاب ودر جاهای خود قرار گرفتند وادارۀ جلسه مستقیماً به رئیس منتخب جلسه پیر خرد ودانشمند فرهیختۀ عرصۀ فرهنگ وتاریخ جناب پروفیسور عنایت الله شهرانی که از کشور امریکا تشریف آورده بودند تفویض و کار جلسه باارائۀ پیام خیر مقدم تورکان مقیم دنمارک توسط پوهاند بسم الله میمنگی به کارخود ادامه داد .

    مطابق به آجندای تصویب شده جلسات درین مقطع رئیس فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان جناب داکتر همت فاریابی از جانب گردانندۀ محفل دعوت به ارائۀ گزارش کار هفت ماهۀ هیئت رهبری فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان و دیگر مراجع ذیربط ففتا گردید .

    محمد اکبر همت فاریابی که افتخار ریاست منتخب ففتا را ازنخستین قورولتای یا کنگرۀ مؤسس در ماه می 2008 که در شهر تیلبورگ هالیندبر گزار گردیدهمچنان دارا میباشد ، بعداز ادای احترام وخیر مقدم به حاضرین کار های انجام شدۀ جمعی در چوکات این کانون فرهنگی ، اعم از داخل وخارج افغانستان را بصورت مشرح وشفاف حضور اشتراک کنندگان ارائه نمود که نکات عمدۀ آنرا کار های انجام شده توسط او ودیگر اعضای ففتا در جریان سفر به افغانستان وایجاد انجمن های فرهنگی مرتبط با ففتا در کشور های مختلف جهان وفعال نمودن سایت انترنیتی ففتا ونشر مقالات و گزارشات ومصاحبه ها درمطابقت با مرام واهداف فرهنگی ففتا وغیره احتوا مینمود که با شور وشوق زاید الوصف از جانب اشتراک کنندگان استماع وبا ارئۀ سوالات متعدد مورد بحث وارزیابی قرار گرفت و با نظر داشت امکانات نا چیزی که این مرجع فرهنگی در طول این مدت از آن بر خوردار بود ودر ساحات مالی واقتصادی از حدود توانمندی های فراهم شدۀ انفرادی آنهم از امکانات خود آنها متجاوز نبود مجموع کار های انجام شده فوق العاده ارزیابی گردید.

    متعاقب آن طبق اجندا نوبت سخن به جناب پروفیسور شهرانی رسید که با ارائۀ متن پر محتوا وعلمی ای که همه وهمه بیانگر حقایق اجتماعی وتاریخی مرتبط با حیات تورکان در افغانستان بود حاضرین این گرهمآئی را در خود فرو برد وانتخاب مصرع های :

    قومی به جد وجهد گرفتند دست یار

    قوم دیگر حواله به تقدیر کرده اند

    در سر خط آن گویای پیام عمیق وتکاندهنده از جانب نگارندۀ متن به آدرس تورکان افغانستانی بود که بیداری ازعمق خواب افیونی دربستر نفاق وپراگندگی رابه همگان ندا میداد وکنار گذاشتن اختلافات ثلیقوی وفکری را در مسیر مبارزه بر علیه اسیر کنندگان وجباران قبیله سالار مصرانه تقاضا مینمود وتا آخرین کلام حاوی پیام وحدت وهمبستگی واقعی وانسانی برای همه بود .

    تأثیرسخنان گهر بار استاد شهرانی حاضرین محفل را چنان به سکوت وتفکر عمیق ومعنی داری فروبرده بود که با وجود ختم کلام از جانب موصوف حضار هنوز هم منتظر شنیدن سخنان نا گفتۀ بیشتری بودند وسخنان الهامبخش استاد به پایان رسید وآرزوهای آخرین اتحاد واتفاق گویای ختم کلام بود و بخش نخست جلسات روز اول حوالی ساعت چهار ونیم شام به پایان رسید وحاضرین به تفریح وصرف طعام دعوت گردیدند .

    صرف طعام در یک فضای دوستانه و مملو از شور وبحث های مختلف به پایان رسید وحاضرین توسط گردانندۀ بخش دوم کار جرگه درین روز محترمه خانم فرشته ضیائی شاعر وادیب ،دخت شهیم و با قریحه جامعۀ تورکان افغانستان ومعاون این کانون فرهنگی که فغلاً در کشورسویدن اقامت دارند دعوت به حضور در تالار جرگه گردیدند .

    حضار در جاهای خود اخذ موقع نمودند وگویندۀ با استعداد محفل ما در حالیکه ملبس با لباس زیبای ترکان ازبیک بود با وقار خاص وفطری شیره زنان تورک زبان تورکی ازبیکی را با ملاحت وکمال ادب تکلم مینمود ،بعداز ادای احترام وارائۀ کلامی چند در رابطه بااهداف و ادامۀ کار جرگه از محترم دوکتور قمرالدین مصلح تقاضانمود که مطابق به اجندای جلسه متن تعدیل شدۀ یاسای تشکیلاتی یا اساسنامه ففتا راکه حسب فیصلۀ قورولتای ماه می توسط کمیسیون تعدیل این یاسا ی تشکیلاتی تدوین گردیده بودحضور اشتراک کنندگان جلسات قرائت نموده ودر معرض نظر خواهی قرار دهد .

    محترم دوکتور قمرالدین مصلح معاون اول ففتا با سیمای احترام بر انگیزومحاسن سفید در برابر حاضرین قرار گرفته با شور وهیجان خاصی که گویای اعتماد به نفس وایمان عمیق او به فردای روشن این تلاشها بود از حاضرین تمنای همکاری باز وبی ریا را به دور از موضع گیری های سیاسی وآیدالوژیکی که عدۀ از اشتراک کنندگان مسلماً به آن ها معتقد بودند نموده به تمرکزکاردر جهت رسیدن به وحدت وهمبستگی سراسری تورکان افغانستانی را از الویت های تأخیر ناپذیر قلمداد نمود . بعداً در حالیکه متن دست داشتۀ یاسای تشکیلاتی ففتا را به همگان نشان میداد خطاب به همگان جویای این امر شد که ضرورتی به قرائت یاسای فکری ویا مرامنانۀ ففتا که قبلاً در قورولتای ماه می به تصویب رسیده وجود دارد یاخیر ؟ زیراکه جواب پارۀ از سوالات اشتراک کنندگان در رابطه با یاسای تشکیلاتی با خوانش آن مرفوع میگردید .اشتراک کنندگان به اتفاق آرا از قرائت یاسای فکری منصرف واز جناب مصلح تقاضا نمودند که به خواندن یاسای تشکیلاتی آغاز نماید .

    فضای کار قرائت وبر رسی یاسای تشکیلاتی خیلی ها جدی بود. پیش نهادات گروهی واز قبل تدوین شده توسط عدۀ از اشتراک کنندگان از یکطرف ونقطه نظرات هریک از اعضای جلسه در رابطه با مواد مندرج در مسودۀ پیشنهادی هیئت رهبری ففتا از جانب دیگر وباز بودن فضای گفتگو واظهار نظر با ادارۀ دقیق وتوأم با مدارای جلسه از جانب هیئت رئیسۀ جلسه خصوصاً رئیس جلسه استاد شهرانی در محیط کار جلسه کیفیت خاصی بخشیده بود . هیچکسی هیچ چیزی را از همدیگر پنهان نمیکرد وهمه آنچه راکه در نهان با خود داشتند بی پرده به همدیگر ابراز وبه سخنان همدیگر با حوصله مندی گوش فرا میدادند ویک جو گفت وشنود منظم توأم با اقناع واستدلال در جریان بود وبا وجود تقرب ساعت به دوازدۀ نیمه شب هیچکسی حاضر نبود که کار تکمیل وتصویب یاسای تشکیلاتی را به عنوان پایه واساس کار تشکیلاتی ففتا به فردا موکول نماید . موادات مندرج در مسوده به تدریج قرائت ویکایک به تصویب رسید وبه این ترتیب روز اول کار جلسات جرگه با مؤفقیت حوالی ساعت یک وسی دقیقۀ شب به پایان رسید ورئیس جلسه ختم کار را آن روز را اعلان وهمه اشتراک کنندگان در حالیکه از یکطرف خسته ولی از جانب دیگر راضی وخوشحال از انجام مؤفقانۀ کار بودند به محلات رهایشی از قبل تعیین شده عزیمت نمودند وباین ترتیب یک روز پر ثمر وماندگار تاریخ فرهنگیان تورک افغانستانی در عالم هجرت به پایان رسید.

    قراربود کار تدویر جلسات روز دوم جرگۀ ففتا از ساعت ده ای قبل از ظهر آغاز یابد که بنابر خستگی اشتراک کنندگان از کار های متراکم روز قبل اندکی با تأخیر حوالی ساعت یازدۀ قبل از ظهر شروع گردید که در ین مرحله کار به دو قسمت اساسی ذیل منقسم ودر بخش های جدا گانه به کار خود ادامه داد .

    الف – کار ایجاد انجمن فرهنگی تورکان افغانستانی در کشور دنمارک .

    ب - به انجام رسانیدن کار های باقی مانده ففتا منجمله کار های تشکیلاتی آن .

    دررابطه با ایجاد انجمن فرهنگی تورکان افغانستانی در دنمارک که مشخصاً مربوط به افراد مقیم در دنمارک میگردید، جلسۀ جداگانه درمنزل فوقانی سالون با اشتراک بیست و یک تن باشندگان تورک افغانستنانی در آن کشور برگزار ودر یک فضای دیموکراتیک وآزاد یاسای فکری ویاسای تشکیلاتی انجمن فرهنگی تحت نام (نهضت همبستگی فرهنگی تورکان افغانستانی در دنمارک )متناسب باروحیۀ قوانین نافذ اتحادیه ها درین کشور تصویب وبعداً شورای رهبری این اتحادیه که متشکل از رئیس ومعاونین آن به شمول معاون بخش مالی اتحادیه بود با رأی مستقیم وسری انتخاب گردیدند . که در نتیجه اشخاص ذیل به حیث رئیس واعضای شورای رهبری نهضت همبستگی فرهنگی دنمارک انتخاب گردیدند :

    1- محترم انجنیر عبدالحق فیضی با به دست آوردن اکثریت آرا به حیث رئیس نهضت همبستگی فرهنگی تورکان افغانستانی ار دنمارک

    2- محترم انجنیر محمد اکرم معاون اول

    3-محترمه هاجره پیمان معاون ومسئول بخش زنان

    4- محترم محمد بابر صلحدوست معاون ومسئول بخش جوانان

    5- محترم هدایت الله چوپان معاون ومسئول امور مالی اتحادیه انتخاب گردیدند .

    در تداوم کار این بخش یک شورای مشورتی یاش الوغلر یا خبرگان که در بر گیرندۀ اشخاص فهیم وخبیر از سراسر دنمارک بود ایجاد وفیصله گردید که این شورا در انجام کار های مهم وحیاتی با شورای رهبری اتحادیه همکاری وکارنماید .

    در اخیر اعضای نهضت همبستگی فرهنگی تورکان افغانستانی در دنمارک با صدور قطعنامه عضویت دسته جمعی خودرا با فدراسیون فرهنگی تورکان اعلان وبه کار خود خاتمه دادند .

    موازی با کار ایجاد تشکیلات اتحادۀ فرهنگی در دنمارک

    اطلاعیه در مورد تعدیل اساسنامه ففتا

    اطلاعیه

    کمیسیون تعدیل واصلاح اساسنامۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان ،مطابق به فیصلۀ قورولتای مؤسس ماه می هالیند عنقریب ایجاد وبکار خود آغاز مینماید. تا متن تکمیل شدۀ اساسنامه را غرض تصویب در جرگۀ وسیع(کنفرانس)شورای رهبری وکادرها که در ماه دسامبرسال جاری در شهر کپنهاگن ،کشور دنمارک دایر میگردد پیشکش ونهائی نماید.

    بناءً هیأت رهبری فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان از کلیه اعضا وهواداران خود صمیمانه تقاضا دارد که پیشنهادات اصلاحی وتکمیلی خود هارا درین رابطه ، الی اخیر ماه اکتوبر امسال ، با هر وسیلۀ که برای آنها ممکن باشد به آدرس هیأت مدیرۀ فدراسیون فرهنگی ارسال وسهم خویشتن را درشکل دهی وایجاد یک اساسنامۀ خوب وقابل تطبیق که جوابگوی نیازمندی کار فعال ودیموکراتیک این کانون فرهنگی شده بتواند ،با تعهد واحساس مسئولیت همه جانبه ایفا نمایند.

    ما درانتظار دریافت هر چه عاجل تر پیام ها ونقطه نظرات دوستان بوده ،توجه بیشتر شانرا درین رابطه خواهانیم.

    ویا ایمیل آدرس های:WWW.1ففتا.COM آدرس انتر نیتی:

    Thordy_b@hotmail.com

    akbarhemat4@hotmail.com

    mdqm42@hotmail.de

    با آرزوی دریافت هر چه بیشترداشته ها وتجارب ارزشمند دوستان در این زمینه.

    پیام فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان بمناسبت تجلیل از روز شهدای راه آزادی ویاد ب

    پیام فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان بمناسبت تجلیل از روز شهدای راه آزادی

    ویاد بود شهید احمد شاه مسعود

    ماامروزدرعمق سیاه ترین دور تاریخ کشورخوددررویاروئی با فجیع ترین ووقیح ترین اشکال استبداد سیاسی وحاکمیت طلبی انحصارگرانۀ تک ملیتی در یک جوعریان وابستگی وبیگانه پرستی، درفقدان هرنوع آگاهی ونیاز های لازم در برخوردبا این پدیدۀ منحوس وبجا مانده از زد وبند های استعمار گران بزرگ تاریخ ،داریم دست وپا می زنیم .

    در حالیکه جراحات جانکاه ناشی از ضربات دشمن وناشی گری های خویشتن، هنوز هم آذین بندان پیکر لگد خوردۀ جامعه ومردم ماست ،ما آخرین بارقه های امید مردم مظلوم وجفادیدۀ خودرا هم در نبود یک خط فکری سالم وهدفمند باعدم دسترسی به راهکار های انسجام سرتاسری تلاش ومبارزۀ همگانی خلق ها وملیت های استبداد زدۀ کشوردر برابر طاغوت استبداد فاشیستی حاکم در محیط سیاسی موجود ، در حال نابود شدن نظاره وآینده را در هالۀ از اوهامات گمراه کننده به آغوش میکشیم.

    حوادث شوم باتأثیر پذیری ازارادۀ اجانب وخوشخدمتی های مزدوران ایشان بر سر نوشت جامعۀ ما حکمرواوناامیدی با تمام قوت مصروف رهزنی عقل وخرد ،باور وامید مردم ما در جهت رهائی از این منجلاب جهنمی به نظر میرسد.

    این است تصویری ازسیمای حقیقی جامعه ومردمی که ما بدان تعلق ذاتی وفطری داریم که درمتن آن ،گذشته تاریک ودردناک ،حال درمخمصۀ خود گم گشتگی واستحالۀارزشها وآینده در اوهام تیره وتاربی یاسائی انعکاس خودرا باز می یابد.

    تاریخ مدرسه ودرسش تجارب به میراث رسیده از حوادث روزگاران است وکسانیکه سواد خواندن این درس های حقیقت را از متن تاریخ ومبدل ساختن آنهابه شعور وآگاهی خود وجامعۀ مرتبط باخود ندارند هرگز هم راه به سوب آزادی از گرداب حوادث باز نخواهند کرد وهمیشه بازیچۀ دست حوادث شوم ونا مرئی باقی خواهند ماند.

    چنانچه ما هم اکنون در متن این چنین یک حالت فاجعه بار قرار داریم ودر محدودۀ دایرۀ اسارت ایجاد شده توسط اجانب ونوکران آنها، مصرانه وابلهانه مصروف حصار سازی های کاذب به دور خود ودام نهادن در برابر همدیگرمیباشیم که بازده وحاصل آن هم در همه احوال کاملاً عریان ودر لابراتوار تاریخ به اثبات رسیده است .که همانا تداوم اسارت ونابرابری در خانه ومأوای خوداسسسسسست وخواهد بود!!!!!!!!!!

    زندگی ،زمامداری وشهادت زنده یاد شهید احمد شاه مسعود خود آئینۀ تمام نمای آن حقایق تلخی است که دیدن تصاویر منعکس شده در آن بصیرت وایمان یک حقیقت جوی صادقی را نیازمند است که به دور از پیشداوری ها وخویش داوری های تنگ نظرانۀ محلی ،گروهی ،سیاسی ،عقیدتی وغیره خواهان غواصی بصیردر عمق این آئینه ودستیابی به گوهر حقیقت باشد.

    سوگمندانه که در جامعۀ ما این آئینۀ گران سنگ وزینت یافته از زندگی آرمانی ولی ناکام هزاران شهید ،کمتر نظاره گر باآرمانی دارد که قداست آرمانی تاریخ مظلومیت هاومحرومیت های مردم جفادیده وفریب خوردۀ این سر زمین راپیامبرانه وصادقانه داوری ودر صدد بلند نگهداشتن درفش آرمان بزرگ رهائی حقیقت از جال اوهام باشد .

    هموطن!

    نوحه گری ومدیحه سرائی در وصف این ویا آن شهید وبا بی بهره گی از عمق آرمان وایمان در مسیر تحقق پیام زندگی وشهادت ایشان د ر راه رهائی انسان مظلوم این جامعه از چنگال اهریمن بیداد ، محضاً درویزه گری نام ونان از خوان استغنا وکرم آن بزرگ مردانی است که کمترین هدیۀ شان در فدیۀ رهائی انسان از کام اژدهای کامروایان بیداد نثار جان بوده است.

    چه بسی که این رسم منحوس مرسوم تاریخ این سرزمین است که اکثراًنام رفته گان نیک نام به وسیلۀ تأمین نام ونشان ،جاه ومقام آزمندانۀ عدۀ بی عاریتی مبدیل میشود که از مجموع داشته های آن بزرگمردان ایثار گر صرف قرب نام ونسب را مورد دادوستد خایفانه قرار داده واز رجوع به حقایق الهامی زندگی مملو از فراز ونشیب آنها کاملاً گریزان اند.

    چنانچه ما همین اکنون شاهد بی مدعای این حقیقت از زندگی وشهادت زنده یاد احمد شاه مسعود بعد از ترور وشهادت وی درخواجه بهاوالدین ولایت تخار بودیم وهستیم که چگونه کشمکش میراث داری آن فرزند شهید وطن، حقیقت راه وآرمان اورا پامال معامله گران لطف وکرم اجانب وتحمیق کنندگان مردم ماساخت وکمتر کسی حاضر بدان شد که یک بررسی نقادانه ومسئولانه وجدانی را به منظور جاویدانگی راه وآرمان آن شهید انجام ودر خدمت نسل های بعدی قرار دهد وهمین اکنون نیز کمتر کسی جرأت اظهار نظر در رابطه با حقایق دوره های مختلف زندگی اورا در خود دارد.وتجلیل از روز شهادت او اکثراًشکل معرکه آرائی های سیاسی را حائز واز توضیح حقایق مرتبط بادوره های مختلف زندگی او، خصوصاًبعداز سقوط حاکمیت حزب دیموکراتیک خلق وتعویض حاکمیت از قبیله سالاران پشتون به برهان الدین ربانی وشهید احمد شاه مسعود بی بهره است!!!!!!

    واین امررا که خیزش وانسجام سرتاسری فاشیسم قبایلی در برابر آن ها،اعم از راست وچپ ،از اسلامیست دو آتشه چون گلبد الدین حکمتیار وخلقی دوآتشه چون شهنواز تنی واژدهای پیر ظاهر شاه پسر نادر جلاد با قرار گرفتن در یک سنگر،از ارتکاب هیچ جنایتی محض به منظور ساقط ساختن غیر پشتون ها از حاکمیت دولتی واستقرار دوبارۀ پشتونیسم در کشور ابا نورزیدند تا امروز هم کمتر کسی بررسی ویارای سخن دارد، واکثراً ترس از آن دارند که مبادا متهم به ستمی بودن شوند که پشتونیسم سخت در برابر آن حساس است!!!؟

    هموطن !

    تو که در خانه وکاشانۀ خودت از حقوق انسانی خود محروم واز گذشته های دور تا امروز در معرض تهاجمات گوناگون مادی ومعنوی آنانیکه از یک جانب تورا هموطن خطاب میکنند واز جانب دیگر با انتسابت به تاجیک،هزاره،ازبیک،ترکمن ، نورستانی،بلوچ ،ایماق وغیره بر خورد های تحقیر کننده بمثابۀ انسان های درجه دو وسه را با تو مرعی میدارند وزندگی شهید مسعود با همه وسعت نظری که در رابطه با ایشان دارا بود فدای توطئه ها ودسایس ایشان شد .چگونه میخواهی که از این منجلاب جان سالم بدر بری وحداقل نام وزبانت از آن خودت باقی بماند؟

    هر چند راه دشوار است ولی معراج حق وحقیقت در پناه پیام آرمانی شهدا وبیدار دلانی که این پیام ها را مخلصانه وپیامبرانه پذیرا ورهروان صادق این مسیر باقی میمانند حکم ازلی تاریخ است که نباید بدان بی باور بود.

    یکی از مسایل اساسی ومهمی که اکثریت مطلق نهاداًبه واقعیت آن معترف و کمتر کسی از آن سخن بر ملامیگوید مگر در محافل خصوصی ومحرمانه !!همانا چگونگی تبارزاحمد شاه مسعود در جنگ مقاومت وتبدیل شدن جبهۀ ایجاد شده از جانب او به مرجع امید وکعبۀ آمال خلق ها وملیت های تحت ستم در افغانستان، در پروسۀ شکل گیری جنگ مقاومت بر علیه اشغالگران روس وایادی آنها در یک فضای دین سالارانۀ سنتی در جامعه است. شهید مسعود با کیاست ومهارت خاصۀ خود از آن بهره برداری وسنگر مقاومت متعلق بخود را بر بنیاد چنین باور واعتمادی رشد وتکامل بخشید، وبا داشتن خاستگاه اجتماعی از مجمع محرومان ،سریعاًبه محور تجمع محرومان مبدل شد.

    شناخت شخصیت ومبارزات مسعود شهید بدون در نظر داشت این سایه روشنهای واقعیت مسلم جامعۀ ما که اقوام وملیت های تحت ستم در افغانستان اورا چون عضوی بپا خواسته از پیکر خود محسوب وصادقانه جان در راه تحقق آرمانهای او گذاشتندکاملاً ناقص ودور از واقعیت خواهد بود. که بی اعتنائی دربرابر این امر وتجربۀ ارزشمند تاریخ جامعۀ ما که در محافل محافظه کار ومعامله گر هنوز هم خایفانه در ابعاد مختلف جریان دارد،تا گل روی کرزی ها وسیاف ها در برابر آنها شگفته باشد ولی آن محکومان امید بسته در قیام ورزم مسعود ویک عده شخصیت های دیگر هنوز هم محروم ومحکوم اند وچه بساکه تناب های اسارت با گذشت هر روز تنگ وتنگتر هم میشود وآخرین مجاری تنفس را در گلو ها زیر فشار قرارداده جفای بزرگی در حق مسعود شهید ودیگر شهدا است وبس .

    خصوصاً درین شبانه روزی که حاکمان چماق بدست مزدوربا حمایت های بیدریغ جهانخوران بی عاطفه گرم سر کوب حقیقت آزادی ودیموکراسی وابدیت بخشیدن به استبداد سیاه حاکمیت تک ملیتی در کشور اند ،بی اعتنا گذشتن از کنار این واقعیت ها وصرفاً به فرستادن تحیاة وصلواة به ارواح شهدا بسنده کردن در کلیه اوضاع واحوال جز تحمیق خود ودیگران وچشم بستن در برابر حقایقی که مسعود خود شهید آن راه شد چیز دیگری نمیتواند تعبیر شود.

    این امر که باز هم قبیله سالاران خشمگین وانتقامجو با برگشت به قدرت مصروف تحکیم پایه های قدرت خود وتعمیم انتقام بر علیه غیر پشتون هااند بر هیچ کسی پوشیده نیست وبازهم این ماهستیم که اعم از تاجیک،هزاره،ازبیک،ترکمن ،ایماق وبلوچ وغیره مزۀ تلخ محرومیت را تجربه وداغ اخگر های سوزان استبداد ومحرومیت را در لحظه لحظۀ زندگی در وجود خود ها احساس وجسم وروح ما در معرض شداید عذاب این ستمگران قرار دارد.

    همدرین جاست که فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان بمثابۀ کانونی مصمم ومتعهد بر بذر آگاهی ورزم خردمندانه بر علیه کلیه مبادی ومنابع استبداد ، وظیفۀ خود میداند که با همه توان واستعدادی که دارد سعی در بلند نمودن فریاد های مظلومیت ومحرومیت مردم نموده وبه همگان هوشدار دهد که در مقام تجلیل از شخصیت ومقام مردان بزرگی چون مسعودشهید وهزاران دیگرصرفاًبه ارائه شعار ها وتصاویر چند با مقاله خوانی های همگون باشاگردان مکاتب که اکثراً به منظور رشد وارتقا استعداد شاگردان صورت میگیرد اکتفا نه نموده، وتلاش به عمل آید که بر خوردهای سازنده ونقادانه در رابطه با مسایل مختلف اعم از دست آورد ها واشتباهات صورت گیرد. تا باشد که نوری را فرا راه مبارزات نسل های آینده با استفاده از این تجارب ارزشمند وخونین تدارک دیده بتوانیم.

    فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان همچنان اعتقاد راسخ بدان دارد که هر دوران تاریخی پیام ها ورسالت های خاص آن دوران را نسبت به نسل ها وانسان های در بر گیرندۀ آن دوران باخود دارد ودر ک پیام ها وانجام آن رسالت هاهمواره از فراز وفرود های فراوانی متأثر میشود که که بر خوردهای فورمالیستی وجانبدارانه که همه وهمه تمرکز بالای نقاط مثبت وخوب معطوف واز کنار اشتباهات ونارسائی ها با اغماض وچشم پوشی عبور شود ، مفید وارزشمند ندانسته وآنرامترادف با بستن روزنه های آگاهی بر روی نسل های موجود وآینده ارز یابی میکند که حاصل آن نسل های مکررانسانی را به بیراهه کشیدن واز رسیدن به آگاهی وخود آگاهی اجتماعی وفردی مانع شدن است.

    فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان با ارائۀ عمیق ترین مراتب غم شریکی وهدیۀ تحیاة ودرود بر ارواح پاک کلیه شهدای راه حق وعدالت وروان شهید احمد شاه مسعود یکبار دیگر از کلیه مدعیان رهروی در جادۀ حق وحقیقت خاضعانه تمنا مینماید که با روی آوردن به بر خورد های حقیقت یاب وپیوند دهندۀ همۀ محکومین ومظلومین در برابر هیولای بیداد واستبداد چراغ راهی راکه از خون شهیدان مایه میگیرد همیشه فروزان نگه داشته، واز لغزیدن به گودال های متعفن خود بر تر بینی وتحقیر دیگران بر حذر باشند.

    حماسۀ شهادت را با حماسه میتوان ادامه داد ونوحه خوانی معرف حماسۀ شهادت نیست.میراث شهید جانبازی وشهادت در راه حق است ، این متاع گرانبها را نشاید که با ندبه وزاری ومداحی های بی لزوم خدشه دار ساخت.

    حقیقت از خون وتوان رزمندگان راه حقیقت آبیاری میشود .نگذارید راه حق از رهروان سر بر کف خود تهی باشد.

    الهی مردم مارا از خرد خود شناسی محروم مگردان

    آمین

    ابلاغیۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان نخستین جرگۀ بزرگ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان به روز های بیست

    ابلاغیۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان

    نخستین جرگۀ بزرگ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان به روز های بیست

    وششم وبیست وهفتم ماه دسامبر2008 میلادی در شهر کپنهاگن ،مرکز کشوردنمارک برگزار میگردد .

    از کلیه اعضای شورای مرکزی ،شخصیت های علمی وفرهنگی ودیگر اعضاء وهواداران این کانون رستاخیزمعنوی وفرهنگی اقوام وملیت های محکوم تورک در افغانستان دعوت به عمل میآید که با اشتراک فعال خود هادرین گرد همآئی بزرگ سهم شایستۀ خویشتن را در راستای رویش وشکوفائی این مهد آگاهی وبیداری محکومین ومظلومین ادا وبا هدیه نمودن فرآرده های اندیشه ومعنی از تجارب پر بار واندوخته های علمی خود به غنامندی واستحکام آن ایفای خدمت نمایند.

    محل برگزاری محفل: شهر کپنهاگن ،کشور دنمارک

    زمان برگزاری: به روز های جمعه 26 وشنبه 27 ماه دسامبر 2008

    Address: Præstevænget 22

    2750 Ballerup

    Copenhagen; Danmark

    شماره های تماس در دنمارک : 004526279335 موبائیل

    004558100703تیلفن منزل.

    معلومات بیشتر را درین رابطه میتوانید از داکتر همت فاریابی در هالیند وداکتر قمرالدین مصلح در آلمان به شماره های ذیل دستیاب نمائید:

    درهالیند 0031134600084

    در آلمان 0049206562722

    خاطره:

    از عموم اعضاء وهواداران فدراسیون فرهنگی احترامانه خواهش به عمل میآید که ،از اشتراک خود ها الی پانزدهم ماه دسمبر مارا در جریان قرار دهند،تا در رابطه بامحل بود وباش ودیگر مسایل ضروری مهمانان تدارکات لازم را فراهم نموده بتوانیم.

    با آرزوی اشتراک فعال کلیه دوستان

    از جانب کمیسیون تدارک جرگۀ بزرگ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان

    اعلامیۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در رابطه با هجوم دوبارۀ ناقلین در مناطق مأورای کوکچه (خواجه بهاوالدین،درقدودشتی قلعه)

    اعلامیۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در رابطه با هجوم دوبارۀ ناقلین
    در مناطق مأورای کوکچه (خواجه بهاوالدین،درقدودشتی قلعه)
    در ولایت تخار
    سیاست های فاشیستی دولت در قبال مردم غیر پشتون افغانستان در حال تجدید وشکل گیری مجدد خود است

    تاریخ تکرار میشود وبی عدالتی های خونینی که سرتا پای تاریخ این کشور آغشته باکثافات ناشی ازآنهاست ومردم ما هنوز هم در آتـش ودود ناشی از آن هامیسوزند وکباب میشوند ،دارند بی هیچ تغیری درنحوۀعملکردهای قبلی، باشدت وحدت بیشتر وآمادگی های همه جانبه تر تکرار میشوند .وباز هم مردم مظلوم تورک وتاجیک وهزاره در خانه وکاشانۀ خود ها آماج حملات وحشیانۀ یک عده پشتون های پاکستانی از آن سوی خط دیورند که اصلاً رابطۀ شهروندی با کشور افغانستان نداشته ومالک دارائی هنگفت در قلمرو پاکستان میباشند وعدۀ ازپشتونهای شرق وجنوب کشورکه با محافل حاکمۀ فاشیستی در افغانستان رابطۀ مستقیم دارند ،تحت عناوین مختلف کوچی،ناقل وغیره قرارگرفته ، جان ومال وناموس آنها به یغما میرود.

    ویکبار دیگر تلاش های بی پردۀ محافل شئونیستی ،به منظور پاکسازی مناطق شمال وغرب ومرکزی کشور از وجود مردم بومی وتوزیع زمین های ایشان به پشتون های هردو طرف خط دیورند با هدف ایجادیک اکثریت مصنوعی پشتون ها وحفظ میراث حکومت داری در کشور جریان دارد. درین رابطه ما بازهم شاهد بر پائی موجی از وثیقه سازی های هدفمندی هستیم که بمنظورمشروعیت بخشیدن به اعمال وکار کردهای جباران وستمگاران گذشته در رابطه باغصب زمین مردم تورک وتاجیک ویاهزاره وتقسیم نمودن آنها در بین ناقلین پشتون ازشرق وجنوب کشورکه در آن سر حد رسمی ودولتی افغانستان هیچ مدار اعتبار نبوده ومعیار حقوقی آنرا محض پشتون بودن تشکیل میدهد به شدت در جریان است.

    در حالیکه کوچیها باتمسک به فرامین عبدالرحمان خانی ،خانه ،زمین وباغ این مردم مظلوم را بنام علفچرمورد تاراج قرار میدهند ،و دولت پوشالی کرزی علناً وعملاً از فجایع وجنایات آنها حمایت میکند.فعالیت های دیگری هم به منظور انسجام واعزام دوبارۀ وجابجائی پشتون های ناقلی که ترکیبی از پشتون های دو طرف خط دیورند است ودر گذشته های دور باهجوم های پلان شده وغصب زمین مردم بومی با حمایۀ دولت های تیپ فاشیستی قبیلوی وقت در ولایات مختلف شمال ، غرب ومرکزی کشور خود هارا مالک زمین ساخته بودند در سطوح مختلف به شدت تمام تا سرحد جمع آوری اعانه های بزرگ در کشور های غربی توسط پشتون ها وارسال آنها در تقویت وحمایت این پروژه ادامه دارد.

    این ناقلین غاصب که در گذشته بعداز غصب وبدست آوردن زمین اکثراً آن زمین هارا به دهاقین بومی ومالکین اصلی آن زمین ها به اجاره داده وخود در پاکستان با رفاه وسعادت زندگی نموده وفقط سالی یکبار جهت بدست آوردن حق الاجاره به افغانستان سیاحت مینمودند.در طی سه دهۀ اخیر تحت تأثیر تحولات وانکشافات سیاسی نظامی وشیوع جنگها در کشور ما ،رفت وآمد به افغانستان را کنار گذاشته ومصروف بهره برداری از کمکهای دول غربی وعربی به مهاجرین افغانستانی باز هم با استفادۀ سوءاز نام افغانستانی بودن جعلی سر گرم کاروباردر پاکستان بودند .وحتی ماشاهد آن هستیم که یک عدۀ کثیری از آنها بااستفاده از همین نام خود هارا در دفاتر امور مهاجرت بین المللی ثبت نام وحق پناهندگی در کشور های مختلف را هم بدست آورده اند.

    این چپاولگران غاصب ،درین اواخر یکبار دیگربا محاسبۀ زمینه های مساعد چپاول گری های خود در افغانستان، تحت رهبری وهدایت فاشیست های افغان ملتی که در مسند قدرت دولتی قرار دارند ، ومسلماً زد وبند های آشکار وپنهانی راهم با تیپ های مختلف استعمار گران از کشور های مختلف همانند اجدادخودها به تصویب رسانیده اند ، رو به افغانستان آورده وقصد احیا وتداوم چپاولگری های گذشتۀ خود هارا دارند.

    پشتون سالاران بی رحم وقدرت طلب صرف بخاطر دستیابی به قدرت وحفظ آن ، همسان با گذشته ها ،هم سرنوشت خلق مظلوم پشتون را به بازی میگیرند وازوجود ایشان در برابردیگر مردم کشوراستفادۀ نا مشروع وغیر انسانی مینمایندوهم غیر پشتون هارا با هجوم بر منافع مشروع وانسانی ایشان آماج دشمنی های بی امان خویش قرار میدهند . به اینترتیب ما میبینیم که پشتونیسم از شیوع جهل ،فقر، وبیچارگی های دیگر مردم ما که محصول مستقیم تعمیل این سیاست درگذشته وتداوم آن تا امروز است ، باز هم در جهت بیچاره ساختن وبخون کشیدن مردم به وسیلۀ همدیگر استفاده مینماید.

    اعزام ده هاخانوادۀ پشتون با ادعا های مالکیت بر زمین ودارائی های مردم مناطق مأورای کوکچه در ولایت تخاروترتیب اسنادومدارک ملکیت وحمایه نمودن کلیه مراجع دولتی از جابجا سازی ایشان یکبار دیگر خاطره های تلخ حوادث مربوط به دوره های زمامداری عبدالرحمان خان، نادر خان ،امان الله خان ،هاشم خان ، داؤد خان ،ظاهر خان حفیظالله امین وتره کی و بالآخره طالبان را در خاطره ها زنده میسازد که همه وهمه از هیچ کاری در جهت رسیدن به سیاست کامل پشتونیزه کردن مکمل کشور ومحو ابدی کلیه اقوام وملیت های غیر پشتون ،از هیچ گونه سعی وتلاشی خودداری نه نمودند . وبه این ترتیب جامعۀ مارا به کشتگاه زهر آلود ترین دانه های خشم ونفاق باشندگان کشور بر علیه همدیگر تبدیل وسر نوشتی را که اکنون مردم ما با آن مواجهه اند برای آنها به ارمغان آوردند .

    بر خورد غیر مسئولانه وساده انگارانه با این پدیدۀ شوم از جانب هر مرجع ومحفلی که باشد بمثابۀ بازی کردن با مقدرات وآزادی های مردم ما بوده وبه جز از تشدید نفاق وتکمیل نفوذ بیگانگان در کشور ما ارمغانی ندارد .که بازی گران این صحنۀ غصب وخیانت،تعصب ونفاق همه وهمه آن دلقکان بیمایۀ اند که از رابطه با این وطن صرف یک نام واز پیوند با اجانب اسنادتابعیت کشورهای آنها را در بغل دارند. نام شان از افغانستان ولی مغز شان از انگلیس وامریکا وپاکستان ودیگر دشمنان آزادی وتمامیت ارضی ،وارزشهای انسانی کشور ومردم ماست .

    هموطنان مظلوم وجفا کشیده!

    بیایید که راه مبارزه باهمی در برابر این بلای استعمار واستبدادرا در یک فضای وحدت وهمدلی جستجووبه عوض هجوم بالای خانه وکاشانۀ هموطن خود تحت تأثیر تلقینات بیگانه پرستان قدرت طلب ومزدور ،بر علیه آنها متحد وزمینه را برای پیدایش چنان یک زندگی انسانی مهیا سازیم که در آن هیچ هموطن ما مجبور به ترک زادگاه خود به خاطر نان وزمین به جاهای دیگر نباشد ،ووطن زیبای ما با داشتن این همه ظرفیت های بالای اقتصادی با پیروی از سیاست های این وطن فروشان اجنبی پرست همچنان فقیر وبینوا باقی نمانده وراهی راکه منجر به نجات مجموع مردم ما از چنگال این هیولای مصیبت وفقر ونفاق شود تدارک دیده بتوانیم.

    تاریخ بشر ثابت میسازد که ،بی عدالتی واستبداد در هر دور وزمانی ودر هر اجتماع ومحیطی سر منشأ ومادر همه بدبختی هاست . جامعۀ که در بساط آن ظلم رائج وستمگاری جاری باشد هیچگاهی نمیتواند به یک جامعۀ خوشبخت ومرفه تبدیل وسعادت واقعی برای افراد وخانواده های شامل آن اجتماع فراهم شود. عامل اساسی پیدایش وتوسعۀ ستمگاری هم درکلیه جوامع بشری به چگونگی نظام های حاکم سیاسی وقوانین جاری کشور ها رابطۀ مستقیم دارد. دولت های استبدادی وجدا ازمردم ومنافع آنها بزرگترین پدیدآورندگان روابط غیر عادلانه در جوامع ودر نتیجه پرورش دهندگان روابط ناسالم انسانی در میان توده های مردم با اساس قراردادن معیار های غیر منطقی وبرعکس بامنافع زندگی باهمی وطولانی مدت مردم ساکن هر سر زمین بوده وهمیشه ریشه های رویندۀ نفاق وتقابل را در تطابق با منافع حاکمیت ها در میان مردم با عناوین واشکال مختلف موردآبیاری دائمی قرارمیدهند.

    تجارب تلخ وخونین استیلای حاکمیت های قبیله سالاروعظمت طلب در کشور ما که ،با پیدایش حاکمیت تک ملیتی عنصرپشتون وادعای تعلق این سرزمین به پشتونها و تبدیل نام کشور به افغانستان رابطۀ مستقیم دارد ، در طول سده های اخیر وخصوصاًدرنیمۀ دوم قرن بیستم ، باز گو کنندۀ پیدایش وتداوم وحشیانه ترین نوع بی عدالتی ومناسبات ظالمانه در تاریخ در میان باشندگان مختلف این سر زمین است که به اشکال مختلف از جانب محافل حاکمۀ قبایلی با استعمال خلق پشتون در برابر دیگر ساکنین کشور وغصب دارائی وسرزمین آنها یکجا با محروم سازی اززبان وفرهنگ واشتراک در حیات سیاسی مملکت عملی گردیده داست .

    در نتیجۀ تعمیل وتداوم این سیاست های غیر اخلاقی وغیر انسانی توأم باتفکیک وتفاوت ،تبعیض وتعصب در رابطه بااعطای امتیازات وتحمیل مکلفیت ها در بین باشندگان کشورما بر مبنای تعلقات پشتون وغیر پشتون بودن در کنار صدها بدبختی دیگر، بوجود آمدن مناسبات غیر عادلانۀ ارضی میان باشندگان پشتون وغیر پشتون در مناطق غیر پشتون نشین شمال ،غرب و مرکزی کشور بر مبنای غصب ومصادرۀ زمین از باشندگان بومی وتوزیع آنها به ناقلین پشتون است.

    که در پسآیند تعمیل این سیاست های غیرعادلانه عدۀ کثیری از مردمان بومی الا صل از خانه،باغ وزمین های دست داشتۀ خود ها محروم وبه نقاط دور وغیر ومزروعی، با جبر واکراه ،حیله ونیرنگ رانده میشوند.

    به این ترتیب در کشور افغانستان اعمال ستم ملی در برابر اقوام وملیت های غیر پشتون به یک سیاست دوامدار رسمی و دولتی مبدل شده ومحافل حاکمه کشور با اعزام روز افزون قبایل پشتون وکوچی ها به مناطق فوق الذکر یک شیوۀ بلاانقطاع وسیستماتیک پشتونیزه سازی سرتاسر کشور وپاک نمودن اقوام وملیت های دیگر را در معرض اجرا قرار میدهند که در نتیجۀآن هزاران خانودۀ غیر پشتون از خانه وکاشانۀ خود ها آواره ودر عوض هزاران خانوادۀ پشتون در خانه ومسکن به میراث رسیده از آباء واجداد آنها جابجا میشوند .

    این یک واقعیت درد ناکی است که چون زخم ناسوری درروح وروان مردم غیر پشتون افغانستان اثر نموده ومانتایج شوم آن را در شکل گیری روز افزون اختلافات در بین ساکنین این سرزمین وترویج خود بیش بینی های قومی وقبیلوی میتوانیم شاهد باشیم.

    در هر دور وزمانی، اقشار ولایه های روشنفکری کشور ومردم مظلوم وآسیب دیدۀ غیر پشتون تلاش داشتند که با استفاده از شیوه ها وامکانات موجود در برابر این مناسبات وحشیانه وغیر انسانی که ثمرۀ آن غیر از ایجاد نفاق ونفرت دربین باشندگان کشور ما هیچ پیآمدی نداشت قد علم نموده وامید وار به آن باشند که روزی با فروریختن بساط این مناسبات غیر انسانی در رابطه با باشندگان کشور واحد زمینه های حقیقی تأمین عدالت اجتماعی واحیای حقوق از دست رفتۀ مظلومین محیا شود .

    که بد بختانه هرگزهم چنین نه شدوعاملین سیاست های پشتونیستی در هر دور وزمانی با توسل به نیرنگ های مختلف به کمک نمایندگان راست وچپ مکتب پشتون سالاری در جامعه ،راه گسترش پشتونیزه کردن کشوروفریب توده های مظلوم غیر پشتون رادستیاب ومورد استفاده قرار داده اند.

    که در نتیجۀ آن، هر تحولی که در کشورما رونما گردیده، بنا به عدم صداقت نمایندگان عظمت طلبی وبرتری جوئی پشتون ودنباله روی کور کورانۀ عدۀ از مدعیان روشنفکری غیر پشتون ومعامله گری های افراد ولایه های فرصت طلب ومعامله گر در متن آن با سر خوردگی وعدم موفقیت روبرو ودرپیآمد کار جامعه را با معضلات وپرابلم های بیشتر از پیش در یک حالت ناامیدی بحال خود رها ومنتظر عملی شدن تجارب مدعیان جدید قدرت باقی گذاشته اند.که دنبالۀ آن تا امروز هم ادامه دارد ،.وامروز کشور ما یکبار دیگر در معرض هجوم بی رحمانه ترین وبی شرمانه ترین شکل هجوم پشتونیزم تحت نام قانون ودیموکراسی با حمایۀ حلقات ومحافل وابسته به استعمارنوین واشغالگران تاجرجنگ وویرانی تحت نام دیموکراسی قرار دارد . وبازهم ما میبینیم که اگر ازیک طرف کوچی های تادندان مسلح با حمایۀ همزمان دولت وطالبان بالای مناطق مسکونی ومزروعی هزاره ها ودیگر اقوام وملیت های غیر پشتون در مناطق مختلف کشور خصوصاً مناطق مرکزی وشمال کشور به حمله وهجوم فرستاده میشوند، از طرف دیگردر حالیکه کلیه وسایل جعل وسند سازی وسیعاًفعال گردیده ، وهمه ادارات دولتی زیر نظارت وکنترول نمایندگان پشتونیزم که از گذشته به مراتب ماهر تر وبی حیاتر هم شده قرار دارد ،با ترتیب اسناد جعلی ملکیت از دور حاکمیت زمامداران گذشته از عبدالرحمان خان تا دوره های ظاهر خان،داود خان تره کی،امین و طالبان به شکل دسته جمعی به صفحات شمال ودیگر مناطق کشور گسیل میشوند.

    تا به این ترتیب هم کشتار های وحشیانۀ اشغالگران حامی عظمت طلبان پشتون را در مناطق جنوب وشرق کشور زیر پوشش قرارداده وذهنیت پشتون هارا از مسألۀ مبارزه بر علیه اشغالگران قاتل وبیرحم در کشور که با تسلیح وتجهیز هم طالب والقاعده وهم دولت پوشالی پشتونسالاران کنونی ، خلق پشتون را با قرار دادن در بین دو سنگ آسیا خورد وخمیر میسازد منحرف نماید واز طرفی هم همانند گذشته ها پشتون هارا در برابردیگر اقوام وملیت های ساکن سرزمین ما استعمال نموده وبه اصطلاح در خیمه شب بازی های انتخاباتی ریاست جمهوری آینده در کشور مورد استفاده قرار دهند .

    مسألۀ اعزام دسته جمعی وهجومی خانواده های پشتون به مناطق درقد،سرای سنگ ،خواجه بهاوالدین ودیگر مناطق مأورای کوکچه یک بار دیگر وبعد مدت های مدید، نشانۀ اوجگیری دور جدید تهاجم پشتون ها به اراضی غیر پشتون هاست که در یک همآهنگی کامل در عرصه های سیاسی ،اقتصادی ،فرهنگی ،زبانی ومذهبی جامۀ عمل میپوشد که اگر در برابرآنها آگاهانه ویکپارچه قیام وجوابگوئی از جانب مجموع اقوام وملیت های محکوم میهن ما در سرتاسر کشوربصورت منظم ودقیق صورت نگیرد وجلو این زور گوئی ها بایک بر خورد شجاعانه وعاملانۀ منطقی گرفته نشود، ما یقین کامل داریم که دامنۀ این تهاجمات هیچ کسی را در هیچ گوشۀ راحت نخواهد گذاشت .وپشتونیسم لگام گسیخته طبق بر نامۀ خود تا محو کامل کلیه اقوام وملیت های غیر پشتون اعم از هزاره ،ازبیک،تاجیک،ترکمن ،پشه ای،بلوچ،نورستانی ،ایماق وغیره پیش خواهد رفت وبه این ترتیب راه را برای ادامۀ حاکمیت های تک ملیتی برای همیش هموار خواهد ساخت که این اوج فاجعه وکمال انحراف در مسیر رسیدن به یک مناسبات عادلانه ودیموکراسی در کشور ماست.

    دیموکراسی وعدالت اجتماعی با تداوم تبعیض وتعصب وپامال سازی حقوق یک عده توسط عدۀ دیگر هر گز تحقق پیدا نمیکند وتأمین حقوق شهروندی متکی به معیار های قانونی وعادلانه برای همه ومحترم شمردن حق مالکیت مردم بر دارائی هاواعتبارات مادی ومعنوی آنها یگانه راه تأمین برادری وبرابری در کشور است وتلاش در جهت ایجاد چنین یک مناسبات عادلانۀ انسانی وظیفۀ تأخیر نا پذیر کلیه داعیان دفاع از حق وعدالت ولایه های مظلومی در این جامعه است که تاریخ شاهد بی مدعای مظلومیت ومحکومیت آنها درادوار مختلف بوده .

    بیائید که همه باهم درین راه مبارزه نمائیم تا باشد که پدیدۀ شوم تبعیض وتعصب را که سر منشأ کلیه انواع بی عدالتی ها در کشور ماست از ریشه نابود سازیم .

    به امید اتحاد وهمبستگی صادقانه وصمیمانۀهمه درین راه

    شورای رهبری فدراسیون فرهنگی

    تورکان افغانستان (ففتا)

    اعتراضیه هیئت رهبری ففتا در رابطه با دسیسه نامگذاری های عظمت طلبانه در شهر شبرغان


    
    اعتراضیه هیئت رهبری ففتا در رابطه با دسیسه نامگذاری های عظمت طلبانه در شهر شبرغان ( Public ) Print E-mail
    فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان

    خونبهای جوانان شبرغان با تسمیه شوارع شهر بنام ابدالی ها و هوتک ها پرداخته شد!!!

    اخبار واصله از ولایت جوزجان حاکی از آنست که دست اندرکاران حکومت قومگرای افغانستان به همکاری معامله گران محلی تصمیم گرفته است تا چندین چهار راهی را درین ولایت به نام استوره های تخیلی قوم و قبیله خاص نامگذاری نماید.

    به اساس این تصمیم نفاق افگنانه، چهار راهی بندرآقچه بنام "وزیر محمد اکبر خان"، چهار راهی بندر سرپل بنام " احمد خان ابدالی" و شاهراه بندر اندخوی بنام "میرویس خان هوتک" و بعضی جاده ها نیز بنام بعضی های دیگرمسمی گردیده است.

    اعتراضیه هیئت رهبری ففتا در رابطه با دسیسه نامگذاری های عظمت طلبانه در شهر شبرغان

    اخبار واصله از ولایت جوزجان حاکی از آنست که دست اندرکاران حکومت قومگرای افغانستان به همکاری معامله گران محلی تصمیم گرفته است تا چندین چهار راهی را درین ولایت به نام استوره های تخیلی قوم و قبیله خاص نامگذاری نماید.

    به اساس این تصمیم نفاق افگنانه، چهار راهی بندرآقچه بنام “وزیر محمد اکبر خان”، چهار راهی بندر سرپل بنام ” احمد خان ابدالی” و شاهراه بندر اندخوی بنام “میرویس خان هوتک” و بعضی جاده ها نیز بنام بعضی های دیگرمسمی گردیده است.

    گفته میشود که تطبیق این پروژه فتنه انگیز به همکاری مالی افغان بیسیم و بنیاد بیات در بدل تأمین منافع تجارتی این شرکت انجام میپذیرد.

    درحالیکه جوی خون ۱۵ تن جوان نامراد و گلگون کفن شبرغان هنوز خشک نشده است و این جوانان عزیز و قهرمان مردم استبداد زده افغانستان، جان های شیرین خود را به دفاع از حق و عدالت و مبارزه غیرتمندانه و بی باکانه برعلیه زورگویی شوونیسم و برتری طلبی قومی و زبانی از دست دادند و زخم های ده ها تن دیگر هنوز التیام نیافته است، درین حال معامله نامگذاری جاده ها و چهار راهی های که هنوز آغوشته به خون شهدای معصوم هست، یک امر زورگویانه بوده و این عمل به مفهوم نمک پاشیدن به زخم ها و بالآخره تمسخر یک قوم میباشد.

    ما به این باور هستیم که نامگذاری محلات به اسم اشخاص تاریخی زمانی قابل قبول برای همه مردم افغانستان است که اولاً این اشخاص مقام ملی در بین مردم کشور داشته باشد، درحالیکه اشخاص فوقاً نامبرده شده و بعضی های دیگریکه در گزارشات خبری اسمای ایشان به چشم میخورد برای همه مردم قابل پذیرش نبوده و اهمیت آنها محدود به یک قوم ویا چند قبیله افغانستان میباشد و میباییست چنین نامگذاری ها در زادگاه های این اشخاص صورت بگیرد، در غیر آن تعریف “ملت واحد” ایجاب میکند که یک شخصیت برخاسته از شمال افغانستان نیز بتواند در جنوب افغانستان تقدیر گردد.

    ثانیاً نامگذاری ها نباید نامهای اصلی، بومی و تاریخی را مضمحل سازد که هر کدام ازین نامها بیانگر واقعیت های تاریخی بس با ارزشی میباشد.

    ثالثاً وقتی اینگونه نامگذاری ها برای همه قابل قبول است که عدالت اجتماعی در کشور برقرار بوده و شخصیت های بزرگ اقوام دیگر ساکن کشور مانند مولانا ها، بیدل ها، حافظ ها، علی سینا ها، نوایی ها، مختوم قولی ها، رودکی ها، ظهیر فاریابی ها، فارابی ها، غزنوی ها، بابر ها و صد های دیگر که پیشوای اقوام غیرپشتون افغانستان بوده و عظمت جهانی دارند، مستبدانه به تاق فراموشی سپرده نشده وهمان قسمیکه نام و افتخارات تاریخی این اشخاص به خط زرین در صفحات تاریخ کشور های جهان حک گردیده است، باید در سرزمین اصلی خود نیز از شمال تا جنوب آن و از شرق تا غرب آن تسجیل یادگار جاویدان گردد.

    اما این فیصله برتری جویانه حلقات شوونستی الوان مختلف به مفهوم تداوم سیاست فاشیستی هاشم خان، نادر خان، محمدگل مومند و طالبان میباشد که هرگز تحقق نخواهد یافت.

    فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان درحالیکه این عمل ماجراجویانه و غیرعادلانه عظمت طلبان قومی را تقبیح و محکوم نموده و به شوونیسم حاکم یاددهانی میکند که فراموش ننمایند، دیگر زمان زورگویی و پاشنه های آهنین گذشته است، دیگر نامگذاری های تحمیلی را مردم قبول نخواهند کرد، دیگر ممکن نیست که شیندند ، تورغندی، پشتونکوت، افغانکوت، پشتون زرغون وغیره بزور برچه بالای مردم بومی این سرزمین قبولانده شود. حلقات شوونستی باید بدانند که این توسعه طلبی برتری جویانه آنها از جانب مردم بومی بی جواب نخواهد ماند. تاریخ و فرهنگ پرافتخار مردم بومی این مرز بوم مدافعین صدیق خود را در چهره جوانان رزمند خود دارد تا از نوامیس شهروندی و فرهنگ و تاریخ این خطه جغرافیایی دفاع حق طلبانه نمایند.

    برای کسانیکه در عقب شرکت “افغان بیسیم” با این طرح نفاق افگنانه عظمت طلبان قومی همکاری مینمایند، خاطرنشان میگردد که پایه های آنها با این فتنه انگیزی بسیار بی بنیاد و لرزان خواهد بود و با اندک ترین وزش باد حق طلبانه مردم سرنگون خواهد شد.

    ما در حالیکه توجه رئیس جمهور مملکت را به این تصمیم نفاق افگنانه و سو قصد فرهنگی جلب میکنیم تا نگذارد که نفاق بین القومی ازین بیش توسعه یابد، از وکلای پارلمان بخصوص وکلای ولایات شمال و دیگر وکلای اقوام تحت استبداد جداً تقاضا مینمائیم که از هر نوع امکانات مشروع و اعتبار وکالت خود استفاده نموده و مانع تحقق اینگونه پروژه های غیرعادلانه گردند تا باشد این لکه ننگ که به دوره وکالت آنها نسبت داده میشود، برای همیش صفحه دوره خدمت نمایندگی آنها در پارلمان را آلوده نسازد.

    از شورای ولایتی جوزجان تقاضا مینمائیم تا در برابر اینگونه تصامیم حق تلفانه و برتری جویانه مقاومت بی باکانه نموده، دلیری و شهامت را برای نسل های آینده به میراث بگذارند.

    از مردم این ولایات تمنا داریم تا بیداری، اتحاد و یکپارچگی را حفظ نموده و در برابر هرگونه زورگویی مبارزه بی امان نمایند.

    به امید قوام حق و عدالت

    اداره فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان

    اعتراضیه فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در مورد اختطاف لوحه های سنگی از مزار حضرت علی (ک)

    اعتراضیه فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان
    در مورد اختطاف لوحه های سنگی از مزار حضرت علی (ک)

    دل را به دل رهیست درین گنبد سپهر***از کینه، کینه خیزد و از مهر، مهر

    تاجاییکه دیده میشود در نتیجه فقدان یک دولت قانونمند و ضعف حکومت مرکزی، بعضی از اشخاص و حلقات ماجراجو با سواستفاده از مقام دولتی خود در صفحات شمال و شمالغرب مملکت تحت پوشش نیرو های خارجی، روش تورک ستیزی را با تعمیل فرهنگ ستیزی و وندلیزم ادامه میدهند که پل پای این تخریبکاران در دو ولایت بزرگ و باستانی افغانستان یعنی بلخ و هرات که زمانی مرکز تمدن شرق شمرده شده و از جمله دستآورد های اخلاف تیموریان محسوب میگردد، محسوس میباشد.

    این گونه افراد و حلقات برتری جو که احتمالاً به افتخارات ملی و تاریخی مشترک مملکت باور ندارند و به غنایم تاریخی و فرهنگی خود را شریک نمیدانند، اگر داشته های فرهنگی و تاریخی کشور را به بیگانگان منوط نتوانند، پس به تخریب، اختطاف و اختفای آن کمر میبندند. این اشخاص و افراد که از جانب کشور های مشخص خارجی تحریک، حمایه و سمت وسو داده میشوند، تلاش مذبوحانه میکنند تا با تحریف واقعیت های تاریخی، جعلیات خود ساخته و وارده را جانشین آن نمایند و ایشان نابخردانه خوشبختی خود را در بدبختی دیگران و همچنان رشد تاریخ و فرهنگ خود را در نابودی تاریخ و فرهنگ دیگران می بینند.

    از قرار اخبار واصله از شهر مزارشریف بتاریخ هفتم - هشتم مارچ سه لوحه بزرگ سنگی که به زبانهای اوزبیکی، فارسی وانگلیسی حک گردیده و از آخرین اعمار مجدد مقبره حضرت علی (ک) در سال ۱۳۷۵ به دوران جنرال عبدالرشید دوستم حکایت داشت و در مقابل دروازه جنوبی روضه گذاشته شده بود، بطور مرموز ناپدید گشته است.
    مقبره حضرت علی (ک) از آثار اساسی معماری تیموریان درافغانستان به شمارمیرود. همین اثر تاریخی مسبب اعمار شهر مزارشریف درشمال افغانستان شده است. این اثر بعدها بوسیله حاکمان افغانستان و بازماندگان تیموریان دوباره تعمیر گردیده است.
    در بازسازی و اعمار مجدد روضه در سال ۱۳۵۷ خورشیدی صدها معمار، رسام، ایجادگران میناتور، شاعران، کارگران و پیشه وران مختلف اشتراک نمودند که درین پروژه مبلغ دونیم ملیارد افغانی از بودجه جنبش ملی اسلامی افغانستان و کمک مالی مردم شمال افغانستان به مصرف رسید.

    به ارتباط این عمل فجیعانه، فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان به مثابه یک حرکت فرهنگی و پاسبان هویت تاریخی و فرهنگی تورک های این سرزمین اعلام میدارد:
    - از عواقب و اثرات ناگوار همچون ماجراجویی ها هوشدار داده و مسئولیت بروز هر نوع خصومت قومی و زبانی بدوش حاکمان کوتاه اندیش ولایت بلخ خواهد بود،
    - اینگونه اعمال غیر عاقبت اندیشانه، به پروسه تفاهم و همدیگر پذیری اقوام افغانستان، بخصوص مردم شمال کشور، ضربه جبران ناپذیر وارد خواهد آورد،
    - از مقامات ذیصلاح بلخ جداً تقاضا میکنیم تا سنگ های اختطاف شده را دریافت و دوباره به روضه مبارک مسترد نمایند،
    - در صورت عدم استرداد لوحه های اختطاف شده، فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان این حق را برای خود حفظ میکند تا به کمک "سازمان بین المللی حفظ آثار باستانی" در مراجع قضائی ملی و بین المللی برعلیه مسئولین این عمل فرهنگ ستیزانه و نفاق افگنانه اقامه دعوا نماید،
    - در صورت ادامه پالیسی تورک ستیزی و فرهنگ ستیزی و عدم جلوگیری از وندلیزم برخلاف آثار تاریخی تورک های افغانستان به مثابه داشته های تاریخی و ملی مملکت، اختفا و تخریب آگاهانه واقعیت های تاریخی، فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان حق مسلم خود میداند تا شکایات خود را برعلیه عاملین و حامیان آنها در مجامع ذیربط داخلی و خارجی مطرح نموده، راه های جلوگیری ازین اعمال خشونت آمیز و مجازات عاملین آنرا جستجو نماید.

    بیائید تا از افتخارات تاریخی کشور ما مشترکاً دفاع کنیم

    از طرف هیئت رهبری فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان

    دیدگاه های اساسی فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در رابطه با انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری در افغانستان

    دیدگاه های اساسی فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در رابطه با انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری در افغانستان

    ۱ ـ توجه به غیرمتمرکز ساختن قدرت سیاسی در کشور،
    در تحت این پیشنهاد مراتب آتی تعریف میگردد:
    الف ـ تغییر سیستم ریاستی به سیستم پارلمانی،
    ب - انتخابی نمودن ارگان های قدرت و اداره دولتی در ولایات،
    ج - تفویض صلاحیت تقنینی به شورا های ولایتی در سطح ولایات تحت شعاع قانون اساسی مملکت،
    ۲ - برخورد عادلانه و یکسان با همه ولایات، مناطق و اقوام کشور در تقسیم حقوق و وجایب مادی و معنوی،
    در تحت این پیشنهاد مراتب آتی تعریف میگردد:

    دیدگاه های اساسی فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان ( ففتا ) در رابطه با انتخابات آیندۀ ریاست جمهوری در افغانستان

    مردم افغانستان در حالی نخستین تجربه های دیموکراسی را در حیات سیاسی خود و جامعه خود به آزمون میگیرند که، بعد از سپری نمودن دو سده اسارت در چنگال نظام های استبدادی و قبیلوی تک ملیتی، با غرق شدن در گرداب جنگهای خانمانسوز سه دهۀ اخیر و چشیدن طعم تلخ نظام های صادر شدۀ سیاسی و آیدآلوژیکی از منابع مختلف راست و چپ قدرت در جهان وعملاً دست بدست شدن توسط اشغالگران خارجی چون روس ها، پاکستانی ها و بالآخره هم امریکا و شرکای آن با مداخلات همه جانبۀ کشورهای همجوار و دیگران، خصوصاً پاکستان، ایران، عربستان سعودی، روسیه و دیگر کشورهای جهان، که هنوزهم ادامه دارد، همه داشته های مادی و معنوی خویش را از دست داده و در یک حالت تهی شده از هویت حقیقی و مردمی خویشتن، در قعر بدترین شرایط بی سرنوشتی دست و پا میزنند.

    درحالیکه وخامت روزافزون و همه جانبۀ اوضاع، با تغيیر همه روزۀ بازی ها و اهداف بازیگران در کشور، همه را به ستوه آورده، بازهم مردم ما با امیدواری به فردا تلاش مینمایند که حد اقل با بکارگیری نسخۀ عاریتی و صادرشدۀ دیموکراسی توسط دیگران، تحت زعامت افراد و نیروهای فعلی منکر دیموکراسی هم، که باشد مانع از بازگشت هیولای طالب و بنیاد گرائی بی رحم و نظام قبیلوی در حیات خود شوند. تا باشد که بعد این همه غسل تعمید ها با خون عزیزان خویش و از دست دادن همه ارزش های زندگی، زمینۀ کشیدن یک نفس راحت را به فردای خود و فرزندان خود مهیا و از بهرۀ زندگی انسانی همانند دیگر مردم جهان مستفید شده بتوانند.

    روی همین ضرورت است که اکنون مردم ما، انتخابات کنونی ریاست جمهوری را باهمه نیرنگ و رنگ هاییکه در متن آن نهفته است، به عنوان یگانه راه باقی مانده در جهت علاج درد های مزمن جامعۀ خود پذیرا گردیده و در تلاش رهکشائی به سوب رهائی ازین گرداب فلاکت و هلاکت به سوی فردای بهتر قرار دارند.

    اطلاعاتی که درین اواخر از طریق منابع خبری دولتی و غیر دولتی کشور ما و دیگر رسانه های خبری عالم به آگاهی مردم ما و جهان سپرده میشود، حاکی ازآن است که دومین انتخابات ریاست جمهوری افغانستان با سه ماه تأخیر، در اواخر ماه اسد سال جاری برگزار میگردد و مردم افغانستان برای دومین بار در تاریخ این سرزمین به پای صندوق های رأی گیری جهت انتخاب رئیس جمهور کشور خود کشانیده میشوند، که باوجود تمامی شک و تردید های که در رابطه با عینی بود ن وملی بودن این انتخابات وجود دارد، بازهم با رأی خود حضور خود را در حیات سیاسی جامعۀ خود مستقیماً تمثیل نمایند.

    همچنین ما می بینیم که یک عده شخصیت های مربوط به احزاب و جریانات مختلف و یاهم شخصیت های مستقل سیاسی، به نمایندگی از حلقات و گروه های مختلف فکری و اعتقادی، خود را کاندید احراز مقام ریاست جمهوری کشور نموده، مصروف مبارزات انتخاباتی خود، جهت دستیابی به این مقام از طریق آرای مردم و کسب تأیید مراجع ذ یصلاح میباشند. ومردم هم منتظر فرارسی لحظات موعود، که حد اقل وجود اجتماعی وحضور سیاسی خود را درین جامعۀ استبداد زده به آزمون بگذارند، که نظام های استبدادی در کلیه مراحل تاریخ این حق را از ایشان سلب نموده بود.

    از جانب دیگر، مطالعات عمیق اوضاع جاری در کشور استنباطاتی را سبب میشود که به اساس آن، این انتخابات ممکن است باشکل گیری حوادث غیرمنتظره ای خارج از حیطۀ توانمندی های مردم ما: چون وخیم شدن اوضاع امنیتی و تشدید کشمکش های جناحی در درون دولت و پیش درآمد استراتیژیکی نیروهای ائتلاف بین المللی در رابطه با افغانستان و منطقه، تا مدت های نامعلوم به تعویق افتیده ویا هم کاملاً لغو گردد.

    البته مسئله عادلانه و دیموکراتیک بودن انتخابات، اشتراک واقعی مردم درین پروسه و ارجگزاری به آرای مردم، نمایندگی واقعی کاندید شوندگان از ارادۀ مردم و بسا موضوعات مهم و حیاتی دیگر هم از دغدغه های خاطر روزمرۀ مردم ما درین رابطه است که بجای خود درخور تعمق و دقت میباشد.

    فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان درحالیکه دقیقاً واقف کلیه این کمبودات و نارسائی ها در انتخابات آینده کشوربوده، و از ماهیت قانون اساسی متناقض و غیردیموکراتیک موجود در مملکت به عنوان زیربنای حیات حقوقی در جامعه و نظام ریاستی تمرکز طلب و استبداد پسند متکی به این قانون، تحت زعامت انحصار طلبان و ایادی اجانب آگاهی کامل دارد. عدم توانمندی این نظام سیاسی را هم با مشکل آفرینی های خونینی که طی هفت سال گذشته، در جهت حل معضلات و نابرابری های موجود، همچون گذشته ها با خود داشت، هر گز از نظر دور نمیدارد. ولی با این همه، انتخابات را به عنوان یک عمل دیموکراتیک و مدرسۀ آشناسازی مردم ما با اساسات قواعد حیات مدنی در امور اجتماعی معاصر، مورد ارزیابی مثبت قرار داده و اعتقاد راسخ دارد به اینکه، آشنا شدن مردم ما با مفاهیم و اهداف انتخابات از طریق سهم گیری بالفعل و مستقیم خود آنها درین پروسۀ، آینده ساز وتعین کننده بوده ومعتقد است که انتخابات اگر در شرایط کنونی مثمر ثمر آنی برای دگرگون سازی حیات جامعه نگردد، مسلماً زمینه ساز ارتقای خود آگاهی مردم ما در رابطه با قواعد حیات مدنی در جوامع امروزی بوده و در آینده ها موجبات مشارکت آگاهانۀ بیشتر ایشان را در پروسۀ تعیين سرنوشت آنها توسط خود ایشان فراهم میسازد. بناءً با همه معضلاتی که موجود است خواهان مشارکت فعال مردم سرتاسر کشور منجمله اقوام و ملیت های تورک کشور درین پروسه بوده و امیدوار گسترش فضای دیموکراسی ازطریق بلند رفتن سطح آگاهی و خودآگاهی مردم ما در جامعه میباشد.

    اما آنچه که درین مقطع حساس تاریخ سرزمین ما حایز اهمیت سرنوشت ساز بوده و در چگونگی شکل گیری تحولات آیندۀ جامعۀ ما نقش اساسی دارد، همانا هوشیاری و بیداری مردم و نیروهای واقعاً ملی و میهن پرست کشور ما در رابطه با اهداف و برنامه های بدخواهان آزادی و عدالت در کشور ما تحت نام و عنوان دیموکراسی و برعلیه دیموکراسی و منافع واقعی مردم ماست، که خطرناکترین این نیروها در طول تاریخ این سرزمین عبارت اند از موجودیت همیشه فعال نیروهای حاکمیت طلب تک ملیتی با هدف انحصار همیشگی قدرت و نابودسازی اقوام ملیت های محکوم کشور به نفع اقوام و قبایل حاکم، در تبانی و سازش با بیگانگان و دیگر نیروهای بیدادگر بوده که تا همین اکنون نیز با قوت تمام در جریان است که حاصل کار این گروه های بیدادگر هم تا جاییکه تاریخ گواهی میدهد و ما همین اکنون ثمرات تلخ آنرا با تمام وجود درحال چشیدن هستیم، چیزی جز تداوم اوضاع و احوال فاجعه بار گذ شته و حال، در ابعاد مختلف و تشدید اختلافات ذات البینی باشندگان کشور، درعرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، منطقوی، لسانی، مذهبی و نژادی وغیره نبوده و نیست. تا جاییکه با تأثیر پذیری از تداوم چنین مناسبات فاجعه بار، در طول تاریح موجودیت کشور کنونی افغانستان، مردم ما از رسیدن به ساختار ملت واحد که مبیین وحدت و یگانگی سرتاسری ایشان باشد، محروم و با گذشت هر روز فضای رسیدن به وحدت ملی از طریق نیل به ساختار واحد ملی با شکل گیری ملت واحد در قلمرو معین جغرافیائی مبهم تر و تیره تر می گردد. این حقیقت عریان برای مجموع باشندگان کشور ما خصوصاً شخصیت های آگاه ملی و نیروهای روشنگر جامعۀ ما ضرورت چندانی به توضیح وتعریف نداشته وخود اظهر من ا لشمس است، ولی با کمال تأسف ما همین اکنون نیز، شاهد آن هستیم که دامنۀ این بازی ناروا از جانب نیروهای معین و معلوم الحال برتری جو وعظمت طلب فوق الذکر در حالت گسترش و شیوع روز افزون خود قرار داشته و بخاطر تحمیق توده های هم تبار ایشان وسیعاً مورد استفاده قرار میگیرد که برخورد آگاهانه برعلیه آن از وظایف تأخیر نا پذیر مجموع مردم کشورما در کلیه سطوح آن، یک وجیبۀ ملی و انسانی همگانی است که بایستی در محراق توجه قرار گیرد.

    سرپوش گذاشتن روی این معضلۀ دردناک و خانمانسوز جامعه در نظام های مختلف سیاسی گذشته از سلطنت و جمهوریت تا حاکمیت های چپی، راستی وطالبی و تلاش در جهت بی اهمیت جلوه دادن این مسئله بعد از حادثۀ یازدۀ سپتامبر و سقوط طالبان و بالآخره دور ساختن این مسأله از محراق توجه، در مرحلۀ شکل دهی نظام جدید سیاسی و بوجود آوردن قا نون اساسی جدید و تعيین نظام سیاسی امروزی کشور، تحت نام دیموکراسی، با بکارگیری نیرنگ های مختلف، نه تنها مردم ما را از رجوع به حقیقت این مسأله و جستجوی راه های معقول و منطقی در رابطه با حل آن باز داشته، بلکه خصومت ها و فاصله ها بین مردم ما را نیز بصورت وحشتناکی افزایش داده است، که مراجعه به حوادث مربوط به مناطق هزاره جات و هجوم کوچی ها، بحران روزافزون انتقال ناقلین به شمال، تلاش در جهت صدور ناامنی ها بالواسطۀ طالبان و کوچی ها به مناطق شمال کشور، توطئه و دسیسه برعلیه شخصیت های با اعتبار ملی اوزبیک، هزاره و صدها حرکت نفاق افگنانۀ دیگر همه و همه شواهد گویای ادعای ما درین موارد است، که در صورت عدم برخورد معقول و انسانی درعقیم ساختن آنها، با هدف کشانیدن روابط اقوام و ملیت های ساکن افغانستان به یک مجرای سالم و برادرانه که درآن برابری و تساوی حقوق انسانی کلیه باشندگان کشور در کلیه زمینه ها معیار و اصل اساسی باشد، امید به نجات جامعه ازین حالت بحرانی خیلی دشوار و حتی ناممکن خواهد بود.

    بناءً فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان با نظرداشت اصل تساوی حقوق کلیه باشندگان کشور بر محور یک نظام عادلانۀ سیاسی اعتقاد بدان دارد که قانون اساسی و ساختار دولتی فعلی کشور جوابگوی حل معضلات موجود در جامعۀ کثیرالملة افغانستان نبوده و اصل دیموکراسی که به مفهوم انعکاس ارادۀ مردم در تعيین سرنوشت ایشان با اشتراک اراده و عمل خود آنهاست، در بنای این قانون اساسی و ساختار کنونی نظام ، با قدرت متمرکز سیاسی در دست یک فرد و گروه معین، هرگز تحقق نخواهد یافت.

    با در نظرداشت مراتب فوق الذکر و محکومیت تاریخی اقوام و ملیت های تورک در جامعۀ افغانستان، فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در انتخابات قریب الوقوع ریاست جمهوری کشور، توجه کاندیدا های ریاست جمهوری آیندۀ افغانستان را به نکات آتی جلب مینماید تا قبل از انتخاب خود تعهد عمل بدانها را به مردم تورک و دیگر خلق های عدالتخواه کشور اعطا و مستحق دریافت رأی این مردم باشهامت و ستمدیده در گزینش خویش بمقام ریاست جمهوری کشور شوند:

    ۱ ـ توجه به غیرمتمرکز ساختن قدرت سیاسی در کشور،

    در تحت این پیشنهاد مراتب آتی تعریف میگردد:
    الف ـ تغییر سیستم ریاستی به سیستم پارلمانی،
    ب - انتخابی نمودن ارگان های قدرت و اداره دولتی در ولایات،
    ج - تفویض صلاحیت تقنینی به شورا های ولایت در سطح ولایت تحت شعاع قانون اساسی مملکت،

    ۲ - برخورد عادلانه و یکسان با همه ولایات، مناطق و اقوام کشور در تقسیم حقوق و وجایب مادی و معنوی،

    در تحت این پیشنهاد مراتب آتی تعریف میگردد:
    الف ـ توجه به دادن سهم مساوی کلیه مناطق کشور، در توزیع کمک های ملی و بین المللی جهت بازسازی و احیای مجدد زیربنا های اقتصادی کشور،
    ب ـ توجه به رشد و انکشا ف مساویانۀ زبان و فرهنگ کلیه اقوام و ملیت های ساکن کشور و توجه به انکشاف متوازن معارف در سرتاسر کشور، با اتکا به زبان های مادری هریک از اقوام و ملیت های باهم برادر درین سرزمین،
    ج - اخذ مالیات یکسان از تمام شهروندان کشور،
    د - حل دایمی وعادلانۀ معضلۀ کوچی ها وجلوگیری از هجوم های پلان شدۀ ناقلین به صفحات شمال کشور،
    ه - خلع سلاح متوازن و یکسان در تمام نقاط مملکت وجلوگیری از مسلح سازی گروه های معین قبیلوی با بهانه های مختلف،
    و ـ دادن سهم عادلانه در قدرت سیاسی و حاکمیت دولتی برای کلیه اقوام و ملیت ساکن کشور به تناسب شعاع وجودی آنها در جامعه،
    ز ـ بوجود آوردن اردوی ملی و پولیس ملی با اشتراک فعال و سهم عادلانۀ همه اقوام و ملیت های کشور،
    ح ـ دادن سهم مساوی به نمایندگان کلیه اقوام و ملیت های ساکن کشور در نمایندگی های وزارت خارجه در کشورهای مختلف جهان و سازمان ملل متحد،
    ط ـ مساعد ساختن زمینه های تحصیلات عالی و مسلکی برای کلیه نسل جوان کشور بدون تبعیض و تعصب قومی، قبیلوی، زبانی، مذهبی، منطقوی و دیگر معیار های غیرعادلانه،
    ظ ـ توجه به حقوق زنان مطابق به منشورهای جهانی حقوق بشر،
    ف - عطف توجه به مناسبات بین المللی و حفظ روابط غیر جانبدارانۀ فعال ومتساوی الحقوق با همسایگان و دیگر کشور های جهان مبتنی بر اصل احترام متقابل به ازادی، استقلال، تمامیت ارضی و داشته های تاریخی وفرهنگی همدیگر،

    فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان بازهم با اعتقاد راسخ و خدشه ناپذیر به ضرورت تدویر انتخابات در جهت تعمیل ارادۀ مردم در شکل گیری نظام سیاسی کشور متکی براساسات دیموکراسی، انتخابات را منطقی ترین و انسانی ترین مسیر سیاسی برای رسیدن نیروهای سالم کشور به قدرت سیاسی با عدم توسل به زور و خشونت ارزیابی و آنرا اساسی ترین عنصر در یک نظام دیموکراتیک محسوب مینماید.

    اقدام در جهت محو نابرابری ها نخستین گامهای دیموکراتیک در جامعه ماست و هرنوع وعده و وعیدی در صورتیکه تغيیر نظام فعلی را با خود نداشته و سهم هریک از ملیت های ساکن کشور را در ترکیب نظام سیاسی کشور تثبیت نه نماید، به مشکل میتوان به صادقانه بودن آن باورمند بود، که اینگونه وعده ها در بهترین حالت خود به استخدام تنی چند تحت نام وزیر، رئیس و دبیر از ملیت های مختلف، توسط رئیس دولت و در خدمت رئیس دولت انجامیده و عملاً اراده و حق انتخاب مردم به بازی گرفته میشود که فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان به شدت مخالف این شیوه و روش عوامفریبانه بوده و آنرا جفای بزرگی به حق مردم افغانستان خصوصاً اقوام و ملیت های ستمکش کشور محسوب میدارد و بازهم یکبار دیگر خواهان توجه جدی رئیس دولت منتخب آینده کشور در رابطه با مسایل فوق درین مرحلۀ حساس تاریخ مملکت بوده و آرزوی بزرگ ما دستیابی کلیه باشندگان این خطه جغرافیائی به وفاق ملی، رفاه واقعی و سعادت به دور از تبعیض ها و برتری جوئی های خانمانسوز و واهی در سرتاسر این سرزمین است.

    به آرزوی بارآور شدن درخت واقعی دیموکراسی در سرزمین استبداد زدۀ افغانستان و تعيین سرنوشت مردم توسط خود مردم.

    و من الله التوفیق

     
  • بازگشت به صفحه اصلی