اعلامیه ی فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان « فِفـتا »
در رابطه با توطئه ی توهین به شاه امان اللهتوسط داکتر عبداللطیف پدرام
مروری بر رویداد ها و حوادث بیش از نیم دهه ی اخیر، در حیات سیاسی و اجتماعی کشور ما که عمدتاً با حادثه ی یازدهم سپتامبر و اشغال افغانستان توسط نیرو های امریکايی و ناتو به بهانه ی سرکوب طالبان و امحای تروريزم، تعمیم دیموکراسی، تأمین حقوق بشر و تحکیم آزادی های انسانی، مبارزه با کشت و تجارت مواد مخدر و غیره آغاز و با شکل گیری کنفرانس بن و پیامد های پلان شده ی آن تا امروز دنبل میشود، به وضوح تمام نشان میدهد که، دراین مرحله با جابجا شدن نیرو های استعماری جدید در کشور، پدیده ی قبیله سالاری کهن که با گرایشهای مسلط انحصار قدرت مطلقه در تاریخ سه سده ی اخیر کشور، توأم با زوال حاکمیت حزب دیموکراتیک خلق، در حالت زوال و به سر رسیدن بود، یک بار دیگر با بهره برداری از اشتباهات و عدم هم آهنگی در جبهات مقاومت ضد شوينیسم و قبیله سالاری، در فقدان رهبری های مجرب و سالم و حمایت های هدفمند حلقات نیوکلونیالیستی تحت زعامت امریکا از حلقات شوينیستی جدید، مجدداً با انسجام و آمادگی های گسترده تر در کسوت پشتونسالاری مدرن وارد عرصه ی سیاسی کشور گردیده است.
شوينیسم انحصارطلب دراین مرحله از عروج دوباره ی خود که نسبت به هر زمان دیگری مجهز تر و منسجم تر بوده و تجارب وسیع حاکمیت های چندین صد سال قبل، در تبانی با نیروهای بزرگ استعماری در جهان و منطقه را که اکنون بازهم عملاً در سرزمین ما لنگر انداخته است، با خود دارد، در ادامه ی سیاست گزاری های گذشته، سعی مینماید که حاکمیت سیاسی تک ملیتی و انحصاری پشتون ها را در میهن ما برای همیش تأمین و نواقص کار در دوره های اخیر تاریخ را که مؤقتاً منجر به کناررفتن آنها از قدرت شد، مطابق به نیازمندی های زمان مرفوع و برنامه های قبیله سالاری کهن را در یک قالب پشتون سالاری نوین با ترویج اندیشه های شوينیستی فاشیستی و اشاعه ی حق حاکمیت موروثی پشتون ها در صحنه ی سیاسی افغانستان، تحت پوشش قانونیت و دیموکراسی قبیلوی فاشیستی موجود، تحکیم و ابدیت بخشد.
سردمداران نظم نوین فاشیستی که همه و همه مهر بردگی این یا آن کشور استعماری را در جبین دارند و عملاً داشتن سند تابعیت آن کشور هارا همچون اسلاف خویش برای خود و وابستگان شان جزو افتخارات و امتیازات محسوب و بی هیچ مانعی نمایندگی منافع آن قدرت ها را در کشور ما بدوش میکشند، دراین مرحله ی حساس تاریخ با تعمیل و گسترش این سیاست های غیر انسانی و غیر اخلاقی همچون گذشته ها تلاش مینمایند که بیشتر از پیش به اختلافات میان اقوام و ملیت های ساکن این خطه که، تحت تأثیر عملکرد های انحصارطلبانه و برتری جویانه ی حاکمیت های طراز فاشیستی در گذشته ها، از حساسیت های خاصی برخوردار میباشد، دامن زده و به این ترتیب فضای اعتماد و همبستگی مردم این سرزمین را تا حد ممکن مخدوش و زمینه ی گسترش نا امنی وبحران را مطابق به پلان های از قبل تدوین شده ی اشغالگران فراهم سازند.
ما امروز با تأسف شاهد آنیم که این تیم زمامداران اجنبی پرست و افغانستانی نما که در یک جیب خود سند تابعیت کشور های بیگانه و در جیب دیگر سند تابعیت افغانستان را دارند، به تأسی از همین پالیسی ترویج و تشدید تضاد و کشمکش های قومی، قبیلوی، نژادی، مذهبی، سمتی، زبانی، فرهنگی و غیره که در هیچ مرحله ی از تاریخ موجودیت کشور کنونی افغانستان تا این حد سابقه و شدت نداشته، عملاً کشور را در سراشیب سرنوشت های شوم و غیر قابل پیش بینی قرار داده اند که مسلماً بقا و تداوم این بازی ها در هیچ حالتی متضمن خواست و منافع هیچ یک از اقوام و ملیت های ساکن کشور ما نبوده و نخواهد بود.
و نتایج شوم این قلابی گری های ننگین صرفاً همسو با خواست و منافع آن حلقات و محافل حاکمیت طلبی است که آرزويی جز قدرت و حاکمیت نداشته و دایماً در آتش مصائب و سیه روزی های مردم با نیرنگ های همخونی، هم زبانی، هم دینی و غیره دیگ حرص و آز حیوانی خودها را به غلیان آورده، محض خواست های ابلیسی اربابان خویش را تأمین و ارضاء مینمایند.
توطئه ی توهین به شاه امان الله، منسوب به داکتر عبداللطیف پدرام، نیز یکی از همین گونه دسایسی است که سردمداران پشتونیسم نوین با توسل به اینگونه جعل پردازی ها، در آستانه ی دور جدید، به اصطلاح انتخابات ریاست جمهوری، از نام و عنوان شاه امان الله مظلوم که خود در عصر و زمان زمامداری خویش، با هزاران شکل توطئه و دسیسه توسط اسلاف همین فاشیست های بی آزرم امروزی چون نادر جلاد و برادران معلوم الحال او هاشم خان، شاه محمود خان، شاه ولیخان، نورالمشایخ فضل العمر مجددی و برادرش حضرت محمد صادق المجددی و برادرزاده ی جوانش حضرت محمد معصوم المجددی، آخوندزاده صاحب تگاو ملاحميدالله خان، محمدگل مهمند فروشنده ی جبهه ی مشرقی در جنگ استقلال به انگلیس ها یکجا با صالح محمد خان فرقه مشر و سران قبايلی همين شنوار ننگرهار و همين پکتيا (که همچو جنايت را به حمايت از شاه امان الله، برعليه پدرام امروز به تحريک افغان ملتی های فاشيست دست به مظاهره ميزنند و وحشيانه دوصدهزاردالر را بحيث جايزه برای قتل پدرام تعيين ميکنند) و غیره، در همکاری تنگاتنگ با انگلیس ها مواجه، پلان های اصلاحاتی او ناکام و خود او مجبور به ترک کشور شد و حتی جنازه ی او اجازه ی تدفین در کابل را بدست نیاورده و جبراً در جلال آباد طی یک مراسم غیر رسمی و محقر به خاک سپرده شده و پسرش در همان روز ختم فاتحه گیری در مسجد پل خشتی جبراً از کابل اخراج گردیده،پیراهن عثمان ساخته توأم با اشک تمساح در جهت تحمیق و تحریک توده های پشتون بر علیه روشنفکران بر خاسته از متن دیگر اقوام و ملیت های کشور مورد استفاده ی سوء قرار میدهند.
درحاليکه خود شاه امان الله هم برخلاف توقع از يک قهرمان ملی؟!!! بدون اينکه کوچکترين تلاش جدی برای نجات وطن بخرج داده باشد فرار را بر قرار ترجيج داد و به فحوای قول معروف، آفت نرسد گوشه ی تنهايی را، ملت و و طن را به آن حالت در آتش و خون رها نموده و خود با خانواده ی خود در گوشه ی عافيت ايتاليا به عيش و نوش و زندگی آرام پرداخت و به اين ترتيب به سرنوشت مردم خود بازی کودکانه نموده و زمينه ی ظهور آل يحی را فراهم ساخت که مردم ما هنوز از زير بار رنج آن جفا قامت راست کرده نتوانسته اند.
شوينيستان بدین ترتیب از یک طرف حمایت توده های پشتون را با خدعه و نیرنگ به جانبداری از خود جلب و جنایات روز مره ی خود و باداران شان را بر علیه این مردم مظلوم که همه روزه تحت نام جنگ بر علیه طالب و القاعده، زیر انباری از بمب و راکت از هوا و زمین خرد و خمیر میشوند، با حلال ساختن پول امریکا و انگلیس و قربانی مردم بی دفاع، زیر پوشش قرار دهند.
از جانب دیگر با تشدید کینه و دشمنی میان پشتون و غیر پشتون زمینه های گسترش ناامنی هارا مطابق به پلان و پروژه های استراتژیک اشغالگران، در رابطه با کشور ما و منطقه، در سرتاسر کشور خصوصاً در نوار مرزی کشور های مسلمان نشین آسیای میانه فراهم سازند.
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان « ففـتا » بمثابه ی یک کانون توضیح و اشاعه ی حق و عدالت، خویش را مکلف میداند که در قبال اینگونه بازی ها و دسایس غیر انسانی منطقاً قدعلم نموده و مردم مظلوم و تحقیرشده ی سرتاسر کشور را صرفنظر از تعلقات قومی، قبیلوی، نژادی، مذهبی و زبانی و غیره، از ماهیت و اهداف این بازی های شيطانی آگاهی بخشد. و خصوصاً برادران پشتون را که مظلومانه تحمیق و آله ی دست عاملین و دست نشاندگان استعمار در جنگ برعلیه سایر هموطنان شان قرار میگیرند، هوشداری دهد که ترویج چنین اندیشه های غیر اخلاقی و غیر انسانی با اساس قرار دادن برتری های نژاد، قوم، زبان و غیره همانند گذشته ها هیچ نتیجه ی مثبت برای هیچ کسی دربر نداشته و صرف به نفع دشمنان این آب و خاک است و اتحاد مردم ما بدور از عظمت طلبی ها و برتری جويی ها در یک جو حاکمیت قانونی که پاسخ گوی نیازمندی تأمین عدالت اجتماعی و محو بیدادگری در کشور باشد یگانه راه رسیدن به صلح و سعادت واقعی در کشور میباشد. که نبود آن امروز کشور و مردم ما را به نمونه ی جهل و عقب ماندگی در سراسر جهان مبدل نموده است.
پشتونیسم و کلیه اشکال گرایشات برتری خواهانه و عظمت طلبانه، از هر منشأ و استقامتی که سرچشمه گیرد و به نام هریکی از اقوام و ملیت های ساکن کشور که منسوب باشد، دشمنی بی کم و کاست با وحدت و همبستگی مردم سراسر کشور ماست که قربانی درجه اول آن قبل از همه آن مردم بیچاره و مظلومی میباشد که از نام و عنوان آن ها استفاده ی سوء بعمل آمده و از وجود آنها منحیث وسیله ی تعمیل آرزوهای پست و شیطانی بهره برداری صورت میگیرد.
چنانچه پشتونها از زمانه های دور تا امروز در همین نقش از جانب قبیله سالاران مزدوری که از پشتون بودن صرف یک نام و همیشه حلقه ی غلامی اجانب را به گردن دارند وسیعاً مورد استفاده قرار گرفته و میگیرند و قدرت طلبان رنگارنگ در جهت رسیدن به امیال شیطانی خود ها و پیاده ساختن برنامه های اجانب از گوشت و خون این مردم مظلوم منحیث ماده ی سوخت ماشین استبداد و استعمار بهره برداری های زیادی نموده و دایماً در مواقع لازم پیشتر از هر چیزی آبرو و حیثیت آنان را در معامله و تبانی با اجانب مورد داد و ستد قرار میدهند که ما در تاریخ سه قرن اخیر کشور نمونه های فراوانی از شاه شجاع تا ملاعمر و گردانندگان چرخ های سیاست امروزی میتوانیم پیشکش نمائیم که همه شمشیر بنام پشتون کشیده و خدمت به اجنبی ها را در تاریخ عرضه نموده اند و در نتیجه پشتون های مظلوم زیر قیادت حاکمیت طلبها و مزدوران اجانب منسوب به پشتون تا امروز هم در بدترین منجلاب مناسبات قبیلوی باقی و در بدترین دام تخدیر و تحمیق دست و پا میزنند، که سخت درد آور است. و تأسف آورتر این است که این اسیران دست استحمار و استبداد خودی، به این بدبختی و عقب ماندگی از کاروان زمان با افیون پشتونوالی وادار به افتخار هم میشوند !!!
با صراحت باید اذعان داشت که بزرگترین رسالت روشنفکر امروزی جامعه ی ما، جستجوی راه های رسیدن به مبارزه ی مشترک و هدفمند در برابر کلیه اشکال برتری جويی ها و عظمت طلبی های موهوم و انحرافی با هدف یک دیموکراسی واقعی و منطبق با روح و نیاز مردم ما در سرتاسر کشور است، تا با رجوع صادقانه بدان مردم بیچاره ی خودرا از چنگال این مافیای قدرت طلبان مزدور نجات بخشند.
هرچندی که همه میدانند : مسايلی همچون توطئه و مجعولات توهین به شاه امان الله و امثالهم، به گونه ی هدفمند و آگاهانه از جانب یک عده عناصر توطئه گر طراز فاشیستی و افغان ملتی راه اندازی و شکل یک شعار استحماری و تحمیق توده های پشتون را بخود کسب نموده. و شخصیت امان الله که مسلماً خالی از جنبه های خوب و بد، مثبت و منفی خود نمیباشد و زمامداری موصوف عمدتاً با توطئه های خاينانه ی مرتجعین و وطنفروشان معلوم الحال قبایل پشتون، که تاریخ نام های ننگين ایشان را همیشه در سینه محفوظ خواهد داشت، محکوم به ناکامی گردید، امروز تحت نام پشتون بودن و تعلقات پشتونی با انتساب توهین آن به منسوبین سایر اقوام و ملیت های کشور، در حال بهره برداری های شوينیستی قرار دارد. اهداف و عواقب شوم آن هم در سرنوشت امروز و فردای کشور ما کاملاً روشن و برملا است. این وظیفه ی روشنفکران و اهل بینش انسانی سرزمین ماست که جلو همچو توطئه هارا آگاهانه با دانش و بینش آگاهی بخش خودها سد نموده و هر کسی با انگشت گذاشتن صادقانه و مسئولانه، روی برنامه های خاينانه ی قدرت طلبان مزدور در ماحول خود، مانع از رشد و گسترش عظمت طلبی های واهی و تشدید کینه و عداوت دربین ساکنین باهم برادر کشور شود.
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان « ففـتا » درحالیکه عمیقاً معتقد به ضرورت تأمین وحدت واقعی همه مردم افغانستان از مجاری قوانین سالم و انسانی، که درآن حقوق و آزادی های کلیه اقوام و ملیت های ساکن کشور ما تضمین شده و برابری حقوقی و انسانی همگان از طریق آن میسر شده بتواند، میباشد. این گونه توطئه هارا در کلیه اشکال و مظاهر آن محکوم و تلاش تیم های انتخاباتی پشتونیسم نوین را که با استفاده از مجاری قدرت به اینگونه توطئه ها متوسل و از طریق آن خواهان مهر گذاری به لب ها و زبان های افشاگر و آگاه با تخویف و تهدید خلق ها و ملیت های تحت ستم میباشد، خاینانه قلمداد نموده و مصرانه از همه و خصوصاً سکانداران کار روشنگری و فرهنگی جامعه ی ما میطلبد که در برابر این گونه معرکه سازی های خاينانه و نفاق افگنانه مجدانه قدعلم و مانع تحقق خواسته های ناجايز عمال بیگانه و دشمنان آزادی و شرف مردم و میهن ما دراین رابطه شوند و نگذارندکه ترویج و انکشاف همچو مسایل چون گذشته ها به وسیله ی تعمیم دشمنی و کینه در میان مردم ما مبدل شده و زمینه را به استفاده های ناسالم و منفعت پرستانه عده ای خودفروخته و مزدور مساعد سازد.
امروز ما نیاز بدان داریم که بخاطر تأمین وحدت واقعی در میان همه مردم کشور از جریانات گذشته ی تاریخ که جز بدبختی و سیاه روزی ارمغانی برای مردم و کشور ما نداشته و ندارد، درس عبرت گرفته و نگذاریم که این تجربه ها یک بار دیگر تا خط اخیر تکرار و مردم ما تا آینده های نامعلوم قربانی های مظلوم و تحمیق شده ی آن گردند. و باز هم قدرت طلبان خاين از گوشت و خون ایشان برای خودها توشه ی سعادت ننگین فراهم و فرزندان این سرزمین همچنان در خون خود شناور باشند.
به آرزوی بیداری وجدان ها و تبدیل شدن
حقیقت به شعور و آگاهی مردم ما!
اداره فدراسيون فرهنگی توركان افغانستان “ففتا”
Geen opmerkingen:
Een reactie posten