ویاد بود شهید احمد شاه مسعود
ماامروزدرعمق سیاه ترین دور تاریخ کشورخوددررویاروئی با فجیع ترین ووقیح ترین اشکال استبداد سیاسی وحاکمیت طلبی انحصارگرانۀ تک ملیتی در یک جوعریان وابستگی وبیگانه پرستی، درفقدان هرنوع آگاهی ونیاز های لازم در برخوردبا این پدیدۀ منحوس وبجا مانده از زد وبند های استعمار گران بزرگ تاریخ ،داریم دست وپا می زنیم .
در حالیکه جراحات جانکاه ناشی از ضربات دشمن وناشی گری های خویشتن، هنوز هم آذین بندان پیکر لگد خوردۀ جامعه ومردم ماست ،ما آخرین بارقه های امید مردم مظلوم وجفادیدۀ خودرا هم در نبود یک خط فکری سالم وهدفمند باعدم دسترسی به راهکار های انسجام سرتاسری تلاش ومبارزۀ همگانی خلق ها وملیت های استبداد زدۀ کشوردر برابر طاغوت استبداد فاشیستی حاکم در محیط سیاسی موجود ، در حال نابود شدن نظاره وآینده را در هالۀ از اوهامات گمراه کننده به آغوش میکشیم.
حوادث شوم باتأثیر پذیری ازارادۀ اجانب وخوشخدمتی های مزدوران ایشان بر سر نوشت جامعۀ ما حکمرواوناامیدی با تمام قوت مصروف رهزنی عقل وخرد ،باور وامید مردم ما در جهت رهائی از این منجلاب جهنمی به نظر میرسد.
این است تصویری ازسیمای حقیقی جامعه ومردمی که ما بدان تعلق ذاتی وفطری داریم که درمتن آن ،گذشته تاریک ودردناک ،حال درمخمصۀ خود گم گشتگی واستحالۀارزشها وآینده در اوهام تیره وتاربی یاسائی انعکاس خودرا باز می یابد.
تاریخ مدرسه ودرسش تجارب به میراث رسیده از حوادث روزگاران است وکسانیکه سواد خواندن این درس های حقیقت را از متن تاریخ ومبدل ساختن آنهابه شعور وآگاهی خود وجامعۀ مرتبط باخود ندارند هرگز هم راه به سوب آزادی از گرداب حوادث باز نخواهند کرد وهمیشه بازیچۀ دست حوادث شوم ونا مرئی باقی خواهند ماند.
چنانچه ما هم اکنون در متن این چنین یک حالت فاجعه بار قرار داریم ودر محدودۀ دایرۀ اسارت ایجاد شده توسط اجانب ونوکران آنها، مصرانه وابلهانه مصروف حصار سازی های کاذب به دور خود ودام نهادن در برابر همدیگرمیباشیم که بازده وحاصل آن هم در همه احوال کاملاً عریان ودر لابراتوار تاریخ به اثبات رسیده است .که همانا تداوم اسارت ونابرابری در خانه ومأوای خوداسسسسسست وخواهد بود!!!!!!!!!!
زندگی ،زمامداری وشهادت زنده یاد شهید احمد شاه مسعود خود آئینۀ تمام نمای آن حقایق تلخی است که دیدن تصاویر منعکس شده در آن بصیرت وایمان یک حقیقت جوی صادقی را نیازمند است که به دور از پیشداوری ها وخویش داوری های تنگ نظرانۀ محلی ،گروهی ،سیاسی ،عقیدتی وغیره خواهان غواصی بصیردر عمق این آئینه ودستیابی به گوهر حقیقت باشد.
سوگمندانه که در جامعۀ ما این آئینۀ گران سنگ وزینت یافته از زندگی آرمانی ولی ناکام هزاران شهید ،کمتر نظاره گر باآرمانی دارد که قداست آرمانی تاریخ مظلومیت هاومحرومیت های مردم جفادیده وفریب خوردۀ این سر زمین راپیامبرانه وصادقانه داوری ودر صدد بلند نگهداشتن درفش آرمان بزرگ رهائی حقیقت از جال اوهام باشد .
هموطن!
نوحه گری ومدیحه سرائی در وصف این ویا آن شهید وبا بی بهره گی از عمق آرمان وایمان در مسیر تحقق پیام زندگی وشهادت ایشان د ر راه رهائی انسان مظلوم این جامعه از چنگال اهریمن بیداد ، محضاً درویزه گری نام ونان از خوان استغنا وکرم آن بزرگ مردانی است که کمترین هدیۀ شان در فدیۀ رهائی انسان از کام اژدهای کامروایان بیداد نثار جان بوده است.
چه بسی که این رسم منحوس مرسوم تاریخ این سرزمین است که اکثراًنام رفته گان نیک نام به وسیلۀ تأمین نام ونشان ،جاه ومقام آزمندانۀ عدۀ بی عاریتی مبدیل میشود که از مجموع داشته های آن بزرگمردان ایثار گر صرف قرب نام ونسب را مورد دادوستد خایفانه قرار داده واز رجوع به حقایق الهامی زندگی مملو از فراز ونشیب آنها کاملاً گریزان اند.
چنانچه ما همین اکنون شاهد بی مدعای این حقیقت از زندگی وشهادت زنده یاد احمد شاه مسعود بعد از ترور وشهادت وی درخواجه بهاوالدین ولایت تخار بودیم وهستیم که چگونه کشمکش میراث داری آن فرزند شهید وطن، حقیقت راه وآرمان اورا پامال معامله گران لطف وکرم اجانب وتحمیق کنندگان مردم ماساخت وکمتر کسی حاضر بدان شد که یک بررسی نقادانه ومسئولانه وجدانی را به منظور جاویدانگی راه وآرمان آن شهید انجام ودر خدمت نسل های بعدی قرار دهد وهمین اکنون نیز کمتر کسی جرأت اظهار نظر در رابطه با حقایق دوره های مختلف زندگی اورا در خود دارد.وتجلیل از روز شهادت او اکثراًشکل معرکه آرائی های سیاسی را حائز واز توضیح حقایق مرتبط بادوره های مختلف زندگی او، خصوصاًبعداز سقوط حاکمیت حزب دیموکراتیک خلق وتعویض حاکمیت از قبیله سالاران پشتون به برهان الدین ربانی وشهید احمد شاه مسعود بی بهره است!!!!!!
واین امررا که خیزش وانسجام سرتاسری فاشیسم قبایلی در برابر آن ها،اعم از راست وچپ ،از اسلامیست دو آتشه چون گلبد الدین حکمتیار وخلقی دوآتشه چون شهنواز تنی واژدهای پیر ظاهر شاه پسر نادر جلاد با قرار گرفتن در یک سنگر،از ارتکاب هیچ جنایتی محض به منظور ساقط ساختن غیر پشتون ها از حاکمیت دولتی واستقرار دوبارۀ پشتونیسم در کشور ابا نورزیدند تا امروز هم کمتر کسی بررسی ویارای سخن دارد، واکثراً ترس از آن دارند که مبادا متهم به ستمی بودن شوند که پشتونیسم سخت در برابر آن حساس است!!!؟
هموطن !
تو که در خانه وکاشانۀ خودت از حقوق انسانی خود محروم واز گذشته های دور تا امروز در معرض تهاجمات گوناگون مادی ومعنوی آنانیکه از یک جانب تورا هموطن خطاب میکنند واز جانب دیگر با انتسابت به تاجیک،هزاره،ازبیک،ترکمن ، نورستانی،بلوچ ،ایماق وغیره بر خورد های تحقیر کننده بمثابۀ انسان های درجه دو وسه را با تو مرعی میدارند وزندگی شهید مسعود با همه وسعت نظری که در رابطه با ایشان دارا بود فدای توطئه ها ودسایس ایشان شد .چگونه میخواهی که از این منجلاب جان سالم بدر بری وحداقل نام وزبانت از آن خودت باقی بماند؟
هر چند راه دشوار است ولی معراج حق وحقیقت در پناه پیام آرمانی شهدا وبیدار دلانی که این پیام ها را مخلصانه وپیامبرانه پذیرا ورهروان صادق این مسیر باقی میمانند حکم ازلی تاریخ است که نباید بدان بی باور بود.
یکی از مسایل اساسی ومهمی که اکثریت مطلق نهاداًبه واقعیت آن معترف و کمتر کسی از آن سخن بر ملامیگوید مگر در محافل خصوصی ومحرمانه !!همانا چگونگی تبارزاحمد شاه مسعود در جنگ مقاومت وتبدیل شدن جبهۀ ایجاد شده از جانب او به مرجع امید وکعبۀ آمال خلق ها وملیت های تحت ستم در افغانستان، در پروسۀ شکل گیری جنگ مقاومت بر علیه اشغالگران روس وایادی آنها در یک فضای دین سالارانۀ سنتی در جامعه است. شهید مسعود با کیاست ومهارت خاصۀ خود از آن بهره برداری وسنگر مقاومت متعلق بخود را بر بنیاد چنین باور واعتمادی رشد وتکامل بخشید، وبا داشتن خاستگاه اجتماعی از مجمع محرومان ،سریعاًبه محور تجمع محرومان مبدل شد.
شناخت شخصیت ومبارزات مسعود شهید بدون در نظر داشت این سایه روشنهای واقعیت مسلم جامعۀ ما که اقوام وملیت های تحت ستم در افغانستان اورا چون عضوی بپا خواسته از پیکر خود محسوب وصادقانه جان در راه تحقق آرمانهای او گذاشتندکاملاً ناقص ودور از واقعیت خواهد بود. که بی اعتنائی دربرابر این امر وتجربۀ ارزشمند تاریخ جامعۀ ما که در محافل محافظه کار ومعامله گر هنوز هم خایفانه در ابعاد مختلف جریان دارد،تا گل روی کرزی ها وسیاف ها در برابر آنها شگفته باشد ولی آن محکومان امید بسته در قیام ورزم مسعود ویک عده شخصیت های دیگر هنوز هم محروم ومحکوم اند وچه بساکه تناب های اسارت با گذشت هر روز تنگ وتنگتر هم میشود وآخرین مجاری تنفس را در گلو ها زیر فشار قرارداده جفای بزرگی در حق مسعود شهید ودیگر شهدا است وبس .
خصوصاً درین شبانه روزی که حاکمان چماق بدست مزدوربا حمایت های بیدریغ جهانخوران بی عاطفه گرم سر کوب حقیقت آزادی ودیموکراسی وابدیت بخشیدن به استبداد سیاه حاکمیت تک ملیتی در کشور اند ،بی اعتنا گذشتن از کنار این واقعیت ها وصرفاً به فرستادن تحیاة وصلواة به ارواح شهدا بسنده کردن در کلیه اوضاع واحوال جز تحمیق خود ودیگران وچشم بستن در برابر حقایقی که مسعود خود شهید آن راه شد چیز دیگری نمیتواند تعبیر شود.
این امر که باز هم قبیله سالاران خشمگین وانتقامجو با برگشت به قدرت مصروف تحکیم پایه های قدرت خود وتعمیم انتقام بر علیه غیر پشتون هااند بر هیچ کسی پوشیده نیست وبازهم این ماهستیم که اعم از تاجیک،هزاره،ازبیک،ترکمن ،ایماق وبلوچ وغیره مزۀ تلخ محرومیت را تجربه وداغ اخگر های سوزان استبداد ومحرومیت را در لحظه لحظۀ زندگی در وجود خود ها احساس وجسم وروح ما در معرض شداید عذاب این ستمگران قرار دارد.
همدرین جاست که فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان بمثابۀ کانونی مصمم ومتعهد بر بذر آگاهی ورزم خردمندانه بر علیه کلیه مبادی ومنابع استبداد ، وظیفۀ خود میداند که با همه توان واستعدادی که دارد سعی در بلند نمودن فریاد های مظلومیت ومحرومیت مردم نموده وبه همگان هوشدار دهد که در مقام تجلیل از شخصیت ومقام مردان بزرگی چون مسعودشهید وهزاران دیگرصرفاًبه ارائه شعار ها وتصاویر چند با مقاله خوانی های همگون باشاگردان مکاتب که اکثراً به منظور رشد وارتقا استعداد شاگردان صورت میگیرد اکتفا نه نموده، وتلاش به عمل آید که بر خوردهای سازنده ونقادانه در رابطه با مسایل مختلف اعم از دست آورد ها واشتباهات صورت گیرد. تا باشد که نوری را فرا راه مبارزات نسل های آینده با استفاده از این تجارب ارزشمند وخونین تدارک دیده بتوانیم.
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان همچنان اعتقاد راسخ بدان دارد که هر دوران تاریخی پیام ها ورسالت های خاص آن دوران را نسبت به نسل ها وانسان های در بر گیرندۀ آن دوران باخود دارد ودر ک پیام ها وانجام آن رسالت هاهمواره از فراز وفرود های فراوانی متأثر میشود که که بر خوردهای فورمالیستی وجانبدارانه که همه وهمه تمرکز بالای نقاط مثبت وخوب معطوف واز کنار اشتباهات ونارسائی ها با اغماض وچشم پوشی عبور شود ، مفید وارزشمند ندانسته وآنرامترادف با بستن روزنه های آگاهی بر روی نسل های موجود وآینده ارز یابی میکند که حاصل آن نسل های مکررانسانی را به بیراهه کشیدن واز رسیدن به آگاهی وخود آگاهی اجتماعی وفردی مانع شدن است.
فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان با ارائۀ عمیق ترین مراتب غم شریکی وهدیۀ تحیاة ودرود بر ارواح پاک کلیه شهدای راه حق وعدالت وروان شهید احمد شاه مسعود یکبار دیگر از کلیه مدعیان رهروی در جادۀ حق وحقیقت خاضعانه تمنا مینماید که با روی آوردن به بر خورد های حقیقت یاب وپیوند دهندۀ همۀ محکومین ومظلومین در برابر هیولای بیداد واستبداد چراغ راهی راکه از خون شهیدان مایه میگیرد همیشه فروزان نگه داشته، واز لغزیدن به گودال های متعفن خود بر تر بینی وتحقیر دیگران بر حذر باشند.
حماسۀ شهادت را با حماسه میتوان ادامه داد ونوحه خوانی معرف حماسۀ شهادت نیست.میراث شهید جانبازی وشهادت در راه حق است ، این متاع گرانبها را نشاید که با ندبه وزاری ومداحی های بی لزوم خدشه دار ساخت.
حقیقت از خون وتوان رزمندگان راه حقیقت آبیاری میشود .نگذارید راه حق از رهروان سر بر کف خود تهی باشد.
الهی مردم مارا از خرد خود شناسی محروم مگردان
آمین
Geen opmerkingen:
Een reactie posten