• بازگشت به صفحه اصلی
  • dinsdag 29 september 2009

    گزارش تجلیل ازعید سعد فطر شهر گوولف کانادا


    گزارش تجلیل ازعید سعد فطر شهر گوولف کانادا

    نماز عید سعید فطر، صبح روز یکشنبه مورخ بیستم سپتامبر 2009 میلادی در شهر گوولف کانادا با حضور صد ‌ها تن از مسلمانان این شهر و با اشتراک آقای فرانک ولیریت عضو پارلمان کانادا برگزار شد.
    قبل از ادای نماز عید تحفه ای که از طرف جامعه اسلامی شهر گوولف برای آقای فرانک بخاطر همکاری های شان با این جامعه تهیه گردیده بود توسط محترم نجیب الله ضیارمان مسوول کمیته ففتا و رئیس جامعه اسلامی شهر گوولف به ایشان اهدا گردید، که با کمال خوشی و افتخار پذیرفته شد.
    بعدا آقای فرانک ولیریت با ابراز سپاس و با ارزش خواندن تحفه یی که برایش اهدا گردیده بود ، حلول عید را برای مسلمانان این شهرتبریک وتهنیت عرض کرد .
    همچنان در نیمه دوم همان روز محفل باشکوه دیگری به مناسبت عید سعید فطر از طرف نمایندگی ففتا در شهر گوولف برگزار گردید.
    محفل باتلاوت آیتی از کلام الله مجید توسط محترم قدرت الله داهی شروع و با گویندگی گوهر جان بیکزاد مسوول کمیته جوانان بخش اناث ففتا ادامه یافت. نخست بانوی اول ففتا شهر گوولف محترمه عاکفه بیکزاد مسوول کمیته بیگملر، عید را به حضار تبریک گفتند. بعدا محترم نجیب ضیا رحمان مسوول ففتا در شهر گوولف پیام محترم داکتر همت فاریابی رئیس ففتا را برای حاضرین قرائت نمود که مورد استقبال گرم حضار قرار گرفت.
    محترم ضیارحمان بعد از آنکه عیدسعید رمضان را برای همتباران خویش با سعادت وتوام باخوشی آرزو کرد ، اجر بزرگ ورحمت بی پایان الهی را برای هر یک مهمانان خواستارگردید.
    در این محفل ، مسوول ففتای شهر یاد شده از محترمه حلیمه رحمانی استاد مدرسه مسجد جامع ابوبکر صدیق (رض) شهر گوولف به خاطر تعلیم و تربیه فرزندان تورکان افغانستانی این شهر تقدیر نموده ، تحفه ای که از طرف کمیته ففتا تهیه گردیده بود از والد گرامی استاد حلیمه رحمانی ، محترم حاجی بابه جان دادفر دعوت نمود که برای شان تقدیم نمایند.
    گفتنی است که درهمایش یاد شده همچنان از ۳۲ تن از شاگردان این مدرسه نیز تشویق و تقدیر بعمل آمد و برای هر یک شان تحایفی که ازسوی نمایندگی ففتا درشهرگولف کانادا تدارک دیده شده بود ، توسط اعضای کمیته شهر ( محترم محمد هاشم رحمتی،محترمه عاکفه بیکزاد، محترم حاجی محمد ایوب عطار، محترم محمد امین داهی،محترم،‌ حاجی عبدالحمید عزیزی، محترم حاجی قاسم بیک،یلدوز عظیمی و گوهر بیکزاد) توزیع گردید. پس ازآنکه تحایف تهیه شده اهدا گردید ، اعضای کمیته ففتا همراه با شگردان مدرسه عکس های یادگاری اخذ نمودند.
    بعد از صرف طعام مراسم موسیقی راه اندازی گردید که با خواندنهای شاد و دلچسپ اوزبیکی همراه بود .مراسم یاد شده برای محفل ، گرمایی و رنگ شکوه دیگری بخشید . خصوصاً ازآن رهگذر که برگزارکنندگان همه با لباس های محلی و چپن وطنی مبلس بودند و برای همایش عیدی زینت خاصی بخشیدند .
    آنچه جالب توجه بیشتربود ، همانا پوشیدن چپن توسط آقای فرانک ولیریت بود که خود را نه دوست اوزبیک ها ، بلکه یکتن از اوزبیک ها خطاب کرد.
    محفل حوالی ساعت ۱۲ شب به پایان رسید.













    zaterdag 26 september 2009

    ‌‌نامه سرگشاده ففتا به پارلمان کانادا مواصلت نمود


    ‌‌نامه سرگشاده ففتا به پارلمان کانادا مواصلت نمود
    گزارش از یولدوز عظیمی
    محترم نجیب الله ضیا رحمان مسوول کمیته فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در شهر گوولف کانادا، اخیرا دیداری با آقای فرانک ولیریت نماینده مردم گوولف در پارلمان کانادا داشتند.
    اين ديدار در چوکات برنامه یک ضیافتی که از طرف جناب فرانک ولیریت به افتخار نماینده های ملیت های مختلف شهر گوولف ترتیب داده شده بود، صورت گرفت. درین ضیافت به نمایندگی از اعضای ففتا در شهر گوولف محترم نجیب الله ضیا رحمان، محترم محمد هاشم رحمتی، محترم صالح محمد امین، محترمه یلدوز عظیمی، محترم حاجی محمد قاسم رحمتی، محترم حاجی عبدالوحید غوثی و محترمه ذکیه ضیا رحمان اشتراک ورزیده بودند. مسوول ففتای شهر ما با ابراز سپاس از آقای فرانک بخاطر دعوت شان گفت: من به نمایندگی از فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان و خصوصا مقام رهبری این فدراسیون از جناب عالی ابراز سپاس و قدردانی می نمایم که، نامه این نهاد فرهنگی حق طلبانه خلق تورک افغانستان را به مقامات پارلمان کشور کانادا تقدیم نمودید. آقای فرانک ضمن توصیف از محتوای نامۀ سرکشادۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان عنوانی محترم باراک اوباما از محترم ضیارحمان درمورد وضع جاری افغانستان معلومات خواسته نظر مردم افغانستان را نسبت به جنرال عبدالرشید دوستم جویا شد. آقای ضیا رحمان پیرامون وضعیت سیاسی- نظامی حاکم در کشور توضیحات داده افزود:
    جنگ بر مردم ما تحمیلی بوده و باعث ادامه جنگ هم سیستم فاسد و قبیلوی تحمیل شده از طرف جامعه جهانی بر مردم ما میباشد. در جامعه جهانی کانادا بخاطر صلح دوستی و انسان دوستیش از جایگاه بسیار بزرگی بر خوردار است. برای من منحیث یک باشنده این کشور خیلی درد آور است که از هشت سال به این طرف جوانان این کشور در افغانستان کشته میشوند. ضیا رحمان صحبت خویش را با چنین پیشنهاد ادامه داد:
    به نظر من دیگر زمان آن فرا رسیده است که، کانادا ستراتیژی خود را در افغانستان تغییر دهد. مسوول فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان شهرگوولف با تاکيد بر اين که آتش جنگ در افغانستان از کنترول بازیگران منطقوی و فرا منطقوی خارج شده وارد بحران جدی میشود، گفت:
    حال باید کانادا در سدد آن باشد که چگونه میتواند حضور خود را در چوکات ایساف بدون تلفات جانی با مصارف کم و نتیجه بهتر در افغانستان ادامه دهد.
    پیشنهاد مشخص من این است که از تعداد دو هزار و پنج صد سرباز کانادایی که مصروف جنگ بی هدف هستند، ۵۰۰ سرباز به ولایات شمال افغانستان بخاطر بازسازی و آبادانی بطور آزمایشی انتقال داده شود. اگر از تلفات سربازان جلوگیری شد و مصارف کاهش یافت و نتیجه خدمت هم معلوم شد، در آن صورت در مورد عساکر باقی مانده نیز تصمیم اتخاذ بدارد. یکی از پیامد های مثبت این اقدام آن خواهد بود که فشار های داخلی مردم کانادا نیز کاهش خواهد یافت.
    وي در پاسخ به سوال آقای فرانک که نظر مردم در مورد جنرال دوستم چگونه است، گفت:
    جنرال دوستم از احترام و اوتوریته خاص در افغانستان برخوردار میباشد. به نظر من مسئله اساسی این نیست که دوستم نقض حقوق بشر کرده است ویا نکرده است! بلکه دوستم طرف معامله امریکا و طالبان بوده و بهترین تحفه امریکایی ها برای طالبان است. تا جاییکه ما اطلاع داریم امریکایی ها به وساطت حزب اسلامی حکمتیار با طالبان در شهر کویته پاکستان خیلی محرمانه و سری مذاکره دارند. برای آنکه به طالبان رشوتی داده و چراغ سبز نشان داده باشند به مشوره حزب اسلامی این توطئه را بر علیه جنرال دوستم راه اندازی کرده اند ؛ در غیر آن کدام منطق میپذیرد که ملا عمر، حکمتیار، فهیم، سیاف، محقق و .... در امن باشند و دوستم در گناه؟
    در اخیرآقای فرانک ولیریت اعضای فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در شهر گوولف را دوستان خوب خود خطاب نموده، وعده ای هرگونه همکاری را با کمیته ففتا ابراز نمود.
    یولدوز عظیمی از شهر گوالف کانادا

    zondag 20 september 2009

    محترم نجیب ضیا رحمن «ففتا» باره سیده ( تورکستان) ناملی ویب سایت مخبری بیلن قیلگن مصاحبه لرینی متنی.


    کانادا مملکتی، آنتاریو ایالتیگه تیگیشلی گووالف تومه ده گی «ففتا» نینگ رییسی محترم نجیب ضیا رحمن «ففتا» باره سیده ( تورکستان) ناملی ویب سایت مخبری بیلن قیلگن مصاحبه لرینی متنی.
    Maqsadimiz – Birlikdir
    Suhbatdoshimiz haqida:
    Najib Ziyo Rahmon
    Afgonistonning Maymana shahrida tavallud topgan, Rusiyaning Krasnodar Universitetida Huquq bolimini bitirgan. Uzoq yillar Afgoniston Tasqi Ishlar vazirligi maqomlarida ishlagan. 1999 yildan beri Kanadada yashaydi.
    Afg`oniston Turklari Birlashmasining tashkilotchilaridan, Guelph bo`limi raisi.

    Turkiston: - Najib aka, Afg’oniston Turklari Birlashmasining tuzilishida Siz ning katta hissangiz borligini eshitganmiz. Birlashmaning tuzilish g’oyasi nimadir, tashkilotlashma ehtiyoji qanday paydo bo’ldi?
    Najib Ziyo Rahmon: - Ma’lumingiz borkim, Afg’onistondan Kanadaga yerlashgan 300 dan oshiq Afg’on turki oilasi bizning Guelph shahrida yashaydi. O’z madaniyatimiz, urf-odatlarimiz, tilimizni saqlab qolish, rivojlantirish, bayram va boshqa yig’inlarda bir milliy o’rtam yaratib, yurt soginchini baham ko’rish maqsadida 1 yil avval Afg’oniston Turklari Birlashmasini tuzishga qaror berdik. Yurtdoshlari-miz meni Guelph bo’limi raisligiga loyiq ko’rdilar, sog’ bo’lsinlar.
    Birlashmaning raisi doctor Fayzullo Aymoq, u kishi boshqa shaharlar va provinsiyalardagi bo’limlarimiz ishini muvofiqlashtirib turadilar.
    T: - Birlashmani Afg’oniston Turklari deb atabsizlar, masalan, O’zbeklar deb emas…
    N.Z.R.: - O’zbek atamasi 14-asrlardan beri davraga kirgan bir atama, elat nomi deyishimiz mumkin. Ammo, millat nomi hech shubhasiz – Turkdir. Ming-ming yillik tarixiy madaniyatimiz Turk Madaniyati nomi bilan mavjuddir. Bu merosga egalik qilish va uni davom ettirish uchun mutlaqo turkligimizni oldinga chqarmog’imiz lozim edi va biz shunday qilishga bel bog’ladik.
    T: - Afgoniston qadim Turkiston tuproqlarining bir parchasi edi. Rusiya ishg’olidan keyin bu tuproqlar parchalandi va O’zbekiston, Turkmaniston, Qirg’iziston, Tojikiston, Qozog’ston kabi respublikalar tashkil etilib, sovetlarga tobe bo’lib qoldi.
    Bu davrda Afg’onistondagi turklarning holi nima bo’ldi?
    N.Z.R.: - Afg’onistonda turklar qattiq suquv ichidalar, hukmron qabilalar tarafidan zulm ko’rib kelmoqdalar.

    Eng oddiy, o’z ona tilimizda ta’lim olmoq, radio tinglab, television tomosha qilmoqdan mahrum edik. Dovud shoh zamonida nomiga ayrim ruxsatlar berilganday edi, ammo yetarli emasdi.
    Ayniqsa, yaqin otmishda toliblar hukmron bo’lgach, ahvol yanada yomonlashdi. O’zbekcha gapirgani uchun insonlarimizning tillarini kesishgacha bordilar…
    Ana shunday shartlar ostida ulg’aydik va tilimiz, madaniyatimizni faqat oila va mahalla doirasida saqlay bildik.
    Turkiston ruslar qo’liga otgach, Afg’onistondagi Turklar taqdir hukmiga tark etilmishdir. Insonlarimiz 3-toifa muomalasi kormoqdalar, buni hatto yuzimizga ochiq aytadilar.
    Birlashmamizning tuzilish maqsadlaridan biri ham, Afg’onistonda bebahra qolsakda, hech bo’lmasa Kanadada avlodlarimizni 5000 yillik Turk madaniyatiga qovushtirish, o’zligimizni saqlab qolish, urf-odat ananalarimizni davom ettirishdir.
    T: - Afg’onistonda Turklar yashaydigan shimoliy hududlar o’nlab yllar mobaynida General Do’tum boshqaruvida bo’ldi. Ana shu paytlarda til va madaniyatni rivojlantirish, maktablarda Turkcha darslar o’tish masalasida odimlar otildimi?
    N.Z.R.: - U zamonlarda bir urush holati bor edi, tinch hayot yo’lga kirmagan edi. Butun sayi harakat toliblardan himoyalanish, jangovorlikni saqlashdan iborat edi.
    Boshqa masalalar bilan shug’ullanishga vaqt bolgan emas.
    T: - Birlashmaning birinchi o’ringa qoygan o’z vazifalari nimadan iborat?
    N.Z.R.: - Juda boy va ibratli bir madaniyatimiz bor. Turk millati Osiyoga hukm etgan bir millatdir. Eskidan O’zbrekistonlik va yoki Uyg’uristonlik degan tushuncha bo’lmagan. Odamlar bir biriga men Hirotlikman, Qoshg’arlikman, Samarqandlikman deb bilgi berganlar.
    Yani, Turklik o’z ozidan anglashilgan bir tushunchadir. Bugun o’rtada siyosiy chegaralar bor bo’lsada, madaniyatimiz chegaralarga bo’ysunmaydigan darajada buyukdir.
    Bu qadar buyuk bir tarix va madaniyat egalarining bugungi holi judayam achinarlidir. Bizning ilk vazifamiz bu madaniyatimizdan bahra olmoq uchun milliy birligimiz sari harakat etmoqdir. Hech bolmasa madaniy bir birligimiz bolsin. Qarangki, turli millat va elatlardan iborat Ovro’pa birlasha oldi. Biz axir bir millatmiz, bizlar uchun oldimizda hech bir to’siq yo’q.
    T: - Ammo, bizning insonlarning osongina bir oraga kelishlari qiyin, bir-birimizning fikrimiz bilan hisoblashishimiz qiyin...

    N.Z.R.: - Yillarcha bizga O’zbek –o’ziga bek, o’z fikriga xon degan soxta va dushmanlarcha aqida singdirilib kelingan. Tabiiyki, buning tasiri bor. Bu singari hurmatsizlik keltirib chiqaradigan aqidalardan voz kechmog’miz lozim. Aslini olib qarasangiz, bizning insonlar kabi tavozeli, odobli, kattalarni hurmat qiladigan, yosh bolasiga ham sizlab gapiradigan boshqa bir millat yo’q. Men, qavmimizning kelajagiga ishonaman, bizning insonlar chekkan xo’rlik va jafolarini unutganlari yo’q, ishonamanki, bu birlik yaqindir.
    T: - Torontoda, Kanadada koplab Turk uyushmalari bor, hammasi ham Siz aytmoqchi bo’lgan birlashish g’oyasini kun tartibida tutmoqdadir. Afg’oniston Turklari Birlashmasining ular bilan muloqat rejalari bormi?
    N.Z.R.: - Fikrimcha, boshqa Turk tashkilotlari bilan konfederativ asosda birlashishimiz to’g’ri bo’lar edi deb hisoblayman. Masalan, Konfederatsiya tomi ostida katta bayramlar, festivallar o’tkazsak, Kanadada yashayotgan boshqa millatlarga madaniyatimizni ko’satsak, Kanadadaning ko’p millatli madaniy tarixida o’z o’rnimizni olsak... Mening eng katta orzularimdan biri shuldir.
    T: - Guelphda bir machit ochibsizlar, ko’rdik, sevindik. Avvalo millatimizga hayrli bo’lsin. Oson bo’magandir tashkiliy jarayon?
    N.Z.R.: - Bilganingizday, madaniyatimizning kattagina qismi islom dini bilan bog’lanib ketgan. Din bizlar uchun faqatgina ruhiy oziq emas, hayotimizning zaruriy bir shartiga aylangan. Ayniqsa, dinning tarbiyaviy o’rni juda muhimdir. Shahrimizda 300 dan oshiq oila bo’lib, hammamizning avlodlarimiz bor. Machit jamoamiz uchun bir talim va tarbiya maskanidir. Butun qiyinchiliklarni orqada qoldirib, machitimizni ochishga muvaffaq bo’ldik. Kelajagimiz uchun haqiqatan hayrli bir ish bo’ldi deb hisoblayman.
    T: - Bir tarafdan birlashmadagi faoliyatingiz, ikkinchi tarafdan machit yumishlari, ish, oila deganday… Hammasiga qanday qilib vaqt yetkazayapsiz?
    N.Z.R.: - Albatta, bu erda hamma ishlaydi, hammaning yetarlicha o’z tashvishi bor. Lekin, bu boshlagan ishlarimiz uchun ham vaqt topayapmiz, topishga majburmiz. Faqat shu yo’l bilangina milliy madaniyatimizni saqlab qolishimiz mumkin degan fikr bizga yangi kuch va g’ayrat beradi.
    T:- Bu reportajimiz yangi chiqajak Turkiston gazetasi uchunligini boshda aytgandim. Kanada tarixida ilk bora o’zbek turkchasida bir gazeta chiqish arafasida. Bu Sizga qanday tuyg’ular his ettirmoqda?
    N.Z.R.: - To’risini aytsam, Sizlarga havasim keldi. Ikkinchidan, gazetaning chiqishi bizga faxr va iftixor beruvchidir. Ishonamanki, Turkiston hammamizning sevimli gazetamizga aylanadi va turk madaniyating boyituvchi omili bo’lib qoladi.
    Sizlarga muvafaqqiyat tilayman.
    T: - Vaqtingiz va suhbatingiz uchun katta rahmat. Biz ham faoliyatingizga rivoj tilaymiz.
    Faxriddin Tojimurod suhbatlashdi.
    Turkiston, 06/2009.



    vrijdag 11 september 2009

    انتخابات ریاست جمهوری و ارزیابی های فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان

    انتخابات ریاست جمهوری و ارزیابی های فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان
    فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان منحیث یک نهاد آگاهی بخش و روشنگر فرهنگی وظیفۀ خود میداند که، مستمراً سهم خود را در رابطه با توضیح چگونگی حقایق گذشته وحال، وحوادث مرتبط به این حقایق و واقعیت ها در جامعۀ ما، بدرستی وصداقت ایفا نموده ومردم عذاب کشیدۀ افغانستان وخلق استبداد زدۀ تورک و دیگر خلق های محروم درین سرزمین را درجستجوی راه های برون رفت ازین باتلاق نفرت انگیز ظلم و بیعدالتی تاریخ که تمامیت خواهی وعظمت طلبی پشتوانۀ ننگین نظام های سیاسی وابسته بدان را تشکیل میدهد، و نیرنگ های تداوم آن تا همین اکنون نیز جاری وپا برجاست، مددگاری وهمگامی نموده وادای دین نماید.
    تا باشد که درین سرزمین قحط مناسبات سالم انسانی، در روابط باهمی باشندگان آن که اندیشه های برتری و بد تری خون و نژاد، زبان و فرهنگ، تاریخ واصالت این به آن و آن به این، چون زهری بی پادزهر، در کلیه ابعاد سیاسی، فرهنگی، لسانی، منطقوی، مذهبی زندگی روزمرۀ ایشان حاکم گردیده، باگزینش رجوع به اصل های نجات بخش مساوات و یکسانی انسانها، درمناسبات باهمی و محو کلیه مفاهیم انحرافی وغیر انسانی برتری جویانه از ذهنیت مردم، خصوصاً آنانیکه، از مدتها بدینسو طبل اصالت ونجابت آریائی گری را به صدا در آورده واین صدای ناهنجار بمیراث رسیده از فاشیسم هتلری را به موسیقی دل انگیز رقص برتری جوئی موهوم نژادی خویش مبدل نموده اند، و یا هم مدعی و راثت دایمی به تاج وتخت قدرت درین سرزمین اند، و این مفاهیم گمراه کننده را طی دهه های اخیر تاریخ این سرزمین همواره به عنوان مادۀ خام سیاست های عظمت طلبانه خویش، مورد استفاده قرار داده، وشدیداً ذهن اقشار نا آگاه و بیگانه با دانش جامعه را با زهر هولناک خود برتر بینی مسموم ساخته اند، پاکسازی نموده و سرمایه گذاری های منفعت جویانه و حاکمیت طلبانۀ سیاستمداران فاسد و دلال را با اتحاد سرتاسری اهل بینش و دانش با ارجحیت مصالح علیای مردم و میهن ما، برای همیش خنثی سازیم.
    با تمکین صادقانه و خاضعانه در قبال این تعهد و مسئولیت عظیم تاریخی، فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان ازهمان بدو مراحل شکلگیری و تأسیس خویش تا امروز، قاطعانه در تلاش است که با دوری جستن از هر نوع تمایلات منفعت جویانه فردی و گروهی و طرد قاطعانۀ روحیۀ معامله گری در میان هوا داران خویش، اندیشه های سالم و ثمربخش اجتماعی و فرهنگی را، در رابطه با حوادث و رویداد های سرنوشت سازی که دارای تأثیرات تعیین کننده برچگونگی شکل گیری روابط انسانی، باشندگان کشورما باشند تقدیم، وبا فراهم سازی زمینه های رشد آگاهی و خود آگاهی مردم در رابطه با حیات سیاسی و اجتماعی ایشان، از این طریق، مانع از تداوم رشد یابندۀ سیاست های فاسد خود برتر بینی و تفکرات فاشیستی بیشتر ازین، در جامعه شود.
    انتخابات ریاست جمهوری و مسألۀ گزینش فرد شایسته بحیث رئیس جمهور کشور، با رأی و ارادۀ مردم هم یکی از آن جمله مسایل مهم وسرنوشت سازی است که مسلماً هیچ فرد و یا جمعیتی که داعیۀ نجات میهن ازین خواب سیاه و سنگین تاریخ را در دل دارد، نمیتواند برعلیه آن باشد و با آن مخالفت کند.
    انتخابات حرفیست زیبا که دموکراسی و بوجود آوردن یک نظام عادلانۀ انسانی در هر کشوری، درنبود آن حرفیست بیهوده که فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان همیشه خواهان تحقق وعملی شدن واقعی وعاری از انحرافات آن در گزینش رهبران سیاسی کشور بوده و یکی از اهداف خدشه ناپذیر مبارزاتی آنرا، رسیدن به آرمان بزرگ تعیین سرنوشت مردم توسط خود مردم تشکیل میدهد.
    البته انتخابات از دیدگاه ما یک عمل نمایشی و بازی با اراده و خواست مردم با تبدیل نمودن ایشان به تودۀ بی اراده نیست که فرد ویا گروهی از طریق آن به اهداف و برنامه های غیر انسانی خود مشروعیت بخشیده و کانون انتخابات را به مهد عوامفریبی و استفادۀ سوء از نام و ارادۀ مردم مبدل سازند.
    طوریکه ما همه نیک میدانیم، انتخاب رئیس جمهور در کشور ما از طریق رأی گیری مستقیم و سری یک تجربۀ جوان است که صرف مدت کوتاهی ازعمر آن میگذرد که مربوط به حوادث هشت سال اخیر زندگی مردم ما میشود. ولیکن این تجربه هم درین سرزمین همانند تجارب مفاهیم سیاسی قبل چون سوسیالیسم، دموکراسی، حاکمیت خلق، اخوت و وحدت اسلامی وغیره در حالت استحاله و از مفهوم حقیقی خویش مهجور شدن است. بکار گیری سود جویانه و ریا کارانۀ عمل انتخابات، با هدف اشغال قدرت وعدم تمکین و تعهد به نیازمندی های یک انتخابات مشروع ورهگشا، از مصایب بزرگ وخانمانسوزی است که، ماهیت این تجربۀ نوین را در ذهن و باور مردم ما از اعتبار ساقط میسازد.
    کنفرانس بن و تعیین زعیم سیاسی موقت که آنهم باید شکلی از انتخابات را در برمیگرفت، اولین مرحلۀ تقلب و به بازی گرفتن ارادۀ مردم را با بی ارزش سازی رأی اکثریت در برابر رأی اقلیت مورد حمایۀ اشغالگران وعناصر وابسته به جناح های عظمت طلب و حاکمیت تک ملیتی به نمایش گذاشت. در نمایشگاه حاکمیت سازی بن، حامد کرزی با داشتن دو رأی در برابر یازده رأی عبد الستار سیرت برندۀ میدان رقابت شناخته شد، که نیابت آنرا در داخل کنفرانس زلمی خلیلزاد نمایندۀ با صلاحیت امریکا و رئیس جمهور بوش به عهده داشت، که از آن زمان تا امروز طی هشت سال متوالی تحت عناوین رئیس حکومت انتقالی، رئیس دولت مؤقت وبالآخره هم رئیس جمهور منتخب بعداز نخستین انتخابات ریاست جمهوری در کشور معرفی و بالای این مردم بدبخت حکومت مینماید.
    مردم ما خوب بخاطر دارند که چگونه دراولین انتخابات ریاست جمهوری که پنج سال قبل صورت گرفت حامد کرزی با توسل به حیله و تقلب وحمایت های بی دریغ زلمی خلیلزاد، افغان ملتی ها ودیگر حلقات تمامیت خواه وتوتالیتار، از طریق معامله وسازش با امریکا و انگلیس مقام ریاست جمهوری کشور را خلاف استحقاق اشغال و رأی مردم را در رابطه با تعیین زمامدار ایشان بی ارزش ساخت.
    جنایات نا مکرری که کرزی وتیم افغان ملتی او برعلیه مردم بی دفاع کشور، در مجموع، ومردم تورک وهزارۀ افغانستان بصورت خاص آن، طی این هشت سال مرتکب گردیدند همان مثل معروف مثنوی هزار من کاغذ است که اندازۀ وحشت و دهشت آنرا فقط مردم افغانستان و ملیت های محکوم کشور توان درک وتعریف دارند وبس.
    ما درین مبحث با توضیح وتشریح جنایات صورت گرفته در جوزجان، بهسود، فاریاب، تخار، بلخ، بغلان، دایکندی، هرات، بامیان، قندوز و دیگر مناطق کشور، طی این هشت سال که، آقای محقق را وادار به اعتصاب غذائی و جناب جنرال صاحب دوستم را مجبور به ترک کشورنمود وجمعه خان همدرد را به پاداش همدردی با طالبان و القاعده و قتل عام مردم بیگناه جوزجان مستحق رتبۀ وزارت نمود و یا ترویج سیستماتیک فساد در کلیه عرصه های حیات مردم و بی کفایتی کرزی یکجا با تیم فاسد و جنایتکاراو که مجموع محافل سیاسی جهان بدان هم عقیده اند، کاری نداریم، و بحث خود را متمرکز میسازیم روی آخرین انحصارات رسوای مقام ریاست جمهوری کشور که بازهم، شاهد تکرار شدن نمایشات خیانتبار گذشته با شکل ومحتوای وقیحانه تر آن هستیم وخواهیم بود.
    امروز مردم ما با نا امیدی شاهد این حقیقت عریان اند که، مافیای انتخاباتی کرزی که متشکل از وزرا، رؤسای ارگان های امنیتی ودفاعی چون وزارت داخله، دفاع، امنیت ملی، والی ها، ولسوال ها وعلاقداران یکجا با عدۀ ازعناصر متنفذ قومی وجهادی سابق، رؤسای قبایل، قاچاقبران بزرگ مواد مخدر، شبکه های تروریستی معلوم الحال وابسته به رسول سیاف، گلب الدین حکمتیار وطالبان به اصطلاح میانه رو موجود در دولت وغیره میباشد، از مدت ها قبل، تمامی زمینه های تقلب را برای انتخاب مجدد کرزی مساعد و کلیه اهرم های قدرت از سطح علاقداریها شروع تا ولایات، وزارت خانه ها، ریاست های معارف و مدیریت های مدارس و دیگر مراجع با اهمیت و دارای صلاحیتی، چون کمیسیون نام نهاد مستقل انتخاباتی، سمع شکایات وغیره را در تصرف خود گرفته بود، که اکنون همه باهم بعداز انجام مراحل مقدماتی کار در جریان نمایش انتخابات، مصروف تدوین یک نتیجۀ مطلوب ازاین دیگ جوشان رسوائی به نفع آقای کرزی اند.
    با ملاحظۀ این اوضاع واحوال هیچ شکی به برنده شدن آقای کرزی درین دوره هم وجود ندارد و این بارهم رأی مردم قربانی مشروعیت بخشیدن به حاکمیت مافیائی وفاشیستی کرزی میشود که کلیه ابعاد زندگی مردم را اعم از مادی ومعنوی آن زیر سیطرۀ خود دارند.
    مگر مردم ما تداوم فاجعه را به این خلاصه نمی بینند و باور کامل دارند که در صورت عدم برخورد قاطعانه و آگاهانۀ ایشان، با این بازی ها، نمایش پرده های تکراری درامه با ماهیت های یکسان و تغیرات در فورم تا بی نهایت ادامه خواهد یافت و مردم ما همچنان اسیر پنجه های خون آلود جنایتکاران غاصب وانحصارگر باقی خواهند ماند که تبانی و سازش با اجانب و معامله با مقدرات مردم و میهن، بخش انفکاک ناپذیر روحیه واخلاق اجتماعی ایشان است.
    پس چه باید کرد؟؟ تا حد اقل امید واری تغیرات آینده را در نهاد مردم بارآور ساخت ؟ مالزمه ومواد فکری این باور را چگونه میتوان در افکار مردم ما بوجود آورد، واز کدام مسیر؟ اینها همه مسایلی اند که، روشنفکران متعهد جامعۀ ما را با انصراف از مواضع عقیدتی دیروز و امروز ایشان، نه تنها در برابر مسئولیت بزرگ، فراهم سازی زمینه های رشد اندیشۀ تغیر و دگرگونی در جامعه قرار میدهد، بلکه صداقت و پایداری لازم را هم از آنها انتظار دارد.
    درجامعۀ ما نهال امید مردم درین رابطه در حال جوانه زدن است و ما شاهد آن هستیم که مردم ما درین دور رأی گیری برخلاف دور قبلی آن با آگاهی و خردمندی بیشتر وارد عمل میشوند. با دوری گزیدن از احساسات، در حالیکه مشتاق رأی دادن و انتخاب زعیم کشورخویش اند و هیچگونه باکی هم از تهدیدات طالب و القاعده وامثالهم ندارند و آمادۀ خرید خطر بجان خود جهت تمثیل خواست و ارادۀ خود در بازی سرنوشت کشور خویش میباشند، با درایت درمییابند که بازهم با رأی و ارادۀ آنها برخورد سودجویانه ومعامله گرانه در پیش است که هیچگونه تغیر مثبتی را در قبال سرنوشت شوم امروزی ایشان در آینده ببار نخواهد آورد.
    آنها بخوبی درک میکنند که برندۀ انتخابات در هر حالتی فقط کرزی وتیم اوست و متباقی همه درین صحنه بازنده اند وهیچکاری هم در برابر آن انجام داده نمیتوانند.
    حتی نیرومند ترین رقیب انتخاباتی آقای کرزی جناب داکتر عبدالله که با ارائۀ یک برنامۀ بهتر از کرزی وارد صحنۀ انتخابات، و تغیراتی را در قانون اساسی تمامیت خواه و توتالیتارکشور در صورت برنده شدن وعده سپرده، با وجود داشتن امکانات وسیع و حامیان پرقدرت کاری را از پیش نخواهد برد و در نهایت شکست را پذیرا خواهد شد. هر چندی که جناب ایشان نیز همانند آقای کرزی متهم به تقلبات درخور توان خویش درین رابطه میباشند!!!!
    مردم نیک میدانند که برنامه های جنگ افروزانه و نفاق افگنانۀ کرزی در حاکمیت کاملاً همسو با سیاست های حقیقی امریکا و انگلیس در کشور ما و منطقه است. بناءً ایشان او را با همه بی کفایتی وآلودگی های که دارد کنار نخواهند گذاشت مگر اینکه جانشینی بهتر و وفادارتر از او را دستیاب وبه این مقام برگزینند.
    این حقیقتی است که ما به وضاحت شاهد آن هستیم و مردم با گوشت و پوست خود آنرا لمس میکنند. روی همین محاسبه ما میبینیم که مردم ما درین مرحله بر خلاف مراحل قبلی یعنی حکومت های انتقالی، مؤقت و دور اول ریاست جمهوری کرزی که منافع آنها پامال معامله گری های تقسیم قدرت، توسط شخصیت های با نفوذ معینی، بخاطر دستیابی به چند کرسی وزارت و ریاست گردیده بود، این بار با نوعی پروتست تا سرحد افشاگری های مستقیم و مستند تقلبات، برعلیه عملکرد های مافیائی تیم کرزی و رقبای او قرار گرفته، یا از رأی دادن خود داری نمودند، و یا هم رأی خود را بیشتر به صندوق مخالفین کرزی، نه از روی تأیید، بلکه بخاطر تبارزعدم باور واعتماد خود به کرزی وهوادارانش سرازیر نمودند که حجم این نا رضایتی را در انتقادات وافشاگری های روز مرۀ بعد از انتخابات مردم در مجموع میتوانیم شاهد باشیم که واقعاً مژدۀ آگاهی های نسبی مردم را نسبت به حق وحقوق خویش وماهیت زمامداران فاسد را برملا میسازد.
    مردم میدانند که اصل فاجعه با رویکار آمدن دوبارۀ کرزی وتیم مافیائی اوخاتمه پذیر نیست، بلکه تداوم جنایات تحت نام قانون برعلیه مردم با اتکا بر قانون اساسی موجود در کشور است که با تمرکز قدرت در دست یک شخص کلیه زمینه های تأمین مناسبات عادلانه در کشور را بسته وعملاً نظام های خون آشام عبد الرحمان خانی ،هاشم خانی ، داود خانی وحفیظ الله امینی را احیا، وبه تکیه گاه مطمئن منافع هواداران حاکمیت تک ملیتی وتمامیت خواه در کشور مبدل نموده است، که در تقابل بلا واسطه با هر نوع حرکت و خواست دادخواهانۀ مردم برای پنج سال و ده ها دور دیگر ادامه خواهد یافت.
    اینها همه مسایلی اند که ما ناظر آنیم و مردم نیز از آن بخوبی واقف اند. اکنون ما نا گزیر از آنیم که درهمسوئی با حرکتی که در جامعه در حال تکوین است، نقطه نظرات خویشرا همانند آنکه در مراحل آغازین شکل گیری این انتخابات، ضمن نشر دیدگاه های اساسی فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان و با توضیح نیازمندی های یک انتخابات سالم و مؤثری که از طریق آن راهی به حل معضلات چندین بعدی موجود در جامعه منجمله ستمگری ها و نا برابری های ملی در روابط با همی اقوام و ملیت های ساکن کشور کشوده شود به نشرسپردیم، اکنون نیز درک و ارزیابی های خویش را از نتایج امروز و فردای این خیمه شب بازی ها، مسئولانه تقدیم حضور مردم نموده و سهم شایستۀ خویش را در بازتاب حقایق، با هدف فراهم سازی زمینۀ تحولات مثبت و سازنده در حیات امروز و فردای جامعه تا حدی که مقدور باشد ایفا می نماییم.
    هرچندی که ما در آن مرحله نیز ازعدم درک و توجه بازیگران تمامیت خواه و توتالیتار صحنۀ انتخابات که سرگرم تلاش رهیابی مجدد به حفظ وانحصار قدرت، از هر طریق مشروع و نامشروع آن بودند، به این رهنمود های فکری بخوبی واقف بودیم، و نیک میدانستیم که توضیح این حقایق کوچکترین تغییری در طرز دید وعملکرد مدافعین نظام تک ملیتی در رابطه با سرنوشت مردم افغانستان ایجاد نمی نماید. ولی مخاطب اصلی ما مردم و نیرو های تحول پسند جامعه بود که به باور ما اتحاد وهمبستگی آگاهانه و هدفمند همگانی این نیروها، با درنظر داشت حقایق موجود در جامعه، یگانه بدیل پراگندگی فعلی در جهت پایان بخشیدن به این بلای خانمانسوز یعنی استبداد تک ملیتی، و حاکمیت انحصاری در وابستگی به اجانب در کشور است که ریشۀ اساسی کلیه پرابلم های دیگر جامعه در آن نهفته میباشد.
    روی این ملحوظ ما خود را درین مرحلۀ کار نیزمکلف بدان میدانیم که در قبال سرنوشت و مقدرات مردم خود خاموشی اختیار ننموده، و نقطه نظرات خویش را در رابطه باحقایق این مرحلۀ بازی و پیآمد های محتوم آن در آیندۀ کشور، تا آنجا که مقدوراست، تقدیم حضور مردم رنج دیدۀ افغانستان نموده و ازین طریق دین روشنگرانۀ خود را در رابطه با مسایل امروز و فردای کشور، بدرستی ادا نمائیم.
    فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان با در نظر داشت حقیقت این بازی مضحک که، روی آوردن صریح و علنی به شعار های برتری جویانۀ قومی و قبیلوی و ترویج اندیشه های فاشیستی در مناطق جنوب و شرق کشور، از جانب قبیله پرستان تا سرحد تقسیم بندی به حوزه های رأیدهی سقوی و امانی پیش رفت و عدۀ از کاندیدان ریاست جمهوری هم علناً از عدم مشروعیت حکومت داری غیر پشتون ها حتی در صورت برنده شدن ایشان حرفها بمیان آورده، و مفاهیم وحدت و همبستگی ملی را صرفاً به اطاعت بی چون و چرای غیر پشتون ها از پشتون ها تعبیر و آنرا توصیه نمودند، مکلف است که، ارزیابی و نتیجه گیری های خویش را ازاین بازی محیلانه تدوین وحسب ذیل به پیشگاه مردم نجیب افغانستان تقدیم نماید:
    ۱- ما میبینیم که مردم آزادۀ افغانستان هیچگاهی مخالف انتخابات و اشتراک آگاهانه در پروسۀ تعیین سرنوشت خویش، با اشتراک فعال و آگاهانۀ خود آنها نبوده وهمواره خواهان بدست آوردن این حق برای خود بوده اند. روی آوری مردم به حوزه های رأی گیری و استفاده از این حق در جهت ابراز رأی در تعیین زعیم آیندۀ کشور بهترین ثبوت این مدعا است.
    ۲- کمبود آگاهی سیاسی مردم و موجودیت مناسبات ارباب رعیتی تحت پوشش، شعارهای گمراه کنندۀ پشتونوالی، که کاملاً القاء کنندۀ یک روحیۀ نژاد پرستانۀ قرون وسطائی، با تأثیر پذیری از نفوذ واعتبار رؤسای قبایلی درمناطق جنوب وشرق کشوراست، با تأثیراتی که خواست و ارادۀ ارباب زور و زر در دیگر مناطق کشور درین پروسه دارد، مفهوم واقعی انتخابات را تا اندازۀ زیادی زیر سوال میبرد.
    ۳- مردم ما با وجود آنکه پیش بین نتایج احتمالی این انتخابات میباشند و از معاملۀ که با رأی و انتخاب ایشان صورت میگیرد کاملاً واقف اند، باز هم درین انتخابات اشتراک و از آگاهی خویش به حقوق خویشتن پاسداری مینمایند، واز پروسۀ انتخابات با همه رنگ ها و نیرنگ هاییکه در متن آن نهفته است، برای فراگیری یک سلسله آگاهی ها ی لازم و ضروری، در رابطه با حق انسان در ارائۀ حق رأی خود، در جهت رسیدن بمقاصد مشروع انسانی استفاده مینمایند، که به باور ما این خود حقیقتاً تجربۀ معنی دار و آموزندۀ برای مردم ما میتواند بحساب آید.
    هرچندی که تا زمان رسیدن به آرمان تعیین سرنوشت مردم از طریق رأی ایشان فاصله های زیاد و دشواری در پیشروست ولی با این همه مؤثریت این بازی ها را در خلق شعور و آگاهی برای مردم در فردا اندک نمیدانیم و اینکه مردم خود عملاً چگونگی این بازی را لمس میکنند و منحیث ممثلین این درامه در یک صحنۀ نیمه واقعی و نیمه تخیلی در برابر صندوق های نا آشنای رأی گیری قرار میگیرند، این خود کاری بس بزرگ و آموزنده است.
    ۴- ما صریحاً شاهد آنیم که هدف اساسی این بازی ها برای امریکائی ها و متحدین آنان یک نمایش مؤفقیت در پیاده کردن اهداف و مرام های ایشان تحت نام اعمار جامعۀ مدنی و پیاده کردن اساسات دموکراسی درین کشور، بعداز تداوم بیشتر ازهشت سال جنگ خونین و ویرانگر توسط ارتش چندین ده هزاری آنهاست. عملاً شعار های دموکراسی، حقوق بشر، اعمارجامعۀ مدنی، آزادی بیان، حقوق زن و اطفال وغیره افزاری در جهت مشروعیت بخشیدن به عملکرد های استعماری ایشان در کشور های فقیر و جنگ زدۀ چون کشورماست. طبیعتاً که ویرانی های بجا مانده از این جنگ ها در عرصه های معنوی حیات جامعه و به فساد کشانیدن روان و شعور انسانها به مراتب وسیعتر و تباه کن تر از ویرانی های مادی درین سرزمین است که عواقب منفی این تباهی شاید برای مدت های طولانی به وسعت ده ها نسل از دامن مردم ما زدوده نگردد!!!!
    ۵- هدف اساسی حلقات حاکمیت طلب در این بازی ها عبارت است از نگهداری اهرم های اساسی قدرت بصورت انحصاری و در کلیه شرایط، به نفع اقوام و قبایل معین و با هر وسیلۀ ممکنه، که این خود مظهری ازتداوم تراژیدی خونین و بجامانده از گذشتۀ تاریخ این سرزمین تا امروز است.
    ۶- همانگونه که در صدر برنامه های کاری فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان ذکراست، شرایط امروزی زندگی که ما در آن به سر می بریم، درمقیاس سر تاسری کشور ما و جهانیکه ما در آن به سر میبریم، از ریشه و به شدت دگرگون گردیده و درین شرایط دگرگون شده، اگر کسی بازهم خواهان حفظ اهداف و مقتضیات دهه های قبل تاریخ باشد و بخواهد که مظلوم را همچنان مظلوم و ستمگران را همچنان در مسند ستمگری بر پا نگهدارد تلاشی است بیهوده که حاصل آن جز تداوم رنج و تباهی برای مردم ما ارمغان دیگری در قبال نخواهد داشت.
    از عملکرد های آگاهانۀ خلق تورک و دیگر اقوام و ملیت های محکوم کشور در پروسۀ انتخابات اخیر بخوبی دریافتیم که، ایشان اکنون به یقین میدانند که سمت وزش باد در کدام جهت است و کشتی سرنوشت خود را در این شرایط طوفان و تلاطم چگونه آب اندازی کنند تا باشد که یکبار دیگر چنگال اهریمن استبداد و حاکمیت انحصاری گلوهای ایشان را بیشتر ازاین نفشرده و زمینه های تنفس را برای ایشان بکلی مسدود نسازد.
    ۷- روی همین محاسبه ما میبینیم که مردم کشور در مجموع و خلق های محکوم کشور بصورت خاص، حاضر به ادامۀ حیات، بگونۀ ماضی آن نبوده و قاطعانه بخاطر رویکار آوردن یک نظام سیاسی عادلانه که در آن سرنوشت هر باشندۀ کشور بدور از تبعیض و تعصب های برتری جویانۀ قومی، قبیلوی، نژادی، منطقوی، مذهبی وغیره تبلور یابد مبارزه می نمایند. دراین مسیر، دیگر ارادۀ نخبگان از بدنۀ خود ایشان تأثیرات سمت وسودهندۀ قبلی را ندارد.
    ۸- مردم بخوبی درک نموده اند که تغییر نظام سیاسی کشور از ریاستی به پارلمانی و انتخابی کردن روئسای ادارات محلی ویا نظام فدرالی پارلمانی یک ضرورت حیاتی است، تا زمانیکه نظام سیاسی کشور از شکل کنونی آن که نظام جمهوری ریاستی با تمرکز قدرت در دست یک شخص است، به یک نظام سیاسی قابل قبول به همه که در آن امکانات تعیین سرنوشت مردم توسط خود مردم عملاً میسر باشد، تغیر نکند وحقوق باشندگان کشور در مجموع، بر اساس پذیرش حضور متساوی الحقوق هریک از اقوام و ملیت های ساکن کشور در کلیه عرصه های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی کشور پذیرفته نشود، پیشنهادات اعطای امتیازات به افراد واشخاص که در نهایت جز عاملان و گماشتگان رئیس جمهور چیزی بیش نخواهند بود، وسیلۀ است برای فریب مردم و دور نگهداری آنان از عرصۀ مبارزات فعال حق طلبانه با استفاده از نفوذ و اعتبار افراد استخدام شده تحت نام وزیر، سفیر وغیره که نمونه های این بازی در گذشته وحال بسی فراوان است.
    ۹- مردم ما بخوبی درک نموده اند که مشکلات مزمن و تاریخی جامعۀ ما را، به قدرت رسیدن این یا آن مدعی قدرت و زمامدار حل نمیکند. مگر اینکه شخص مورد اعتماد مردم حاوی برنامه های مشخص برای دگرگون سازی بنیادی جامعه باشد، و معیار اساسی حل این مشکلات را در رویکار آوردن یک نظام قانونی و منطبق با نیاز های اساسی جامعه جستجو کند تا ارائۀ مسکن های تسکین بخش.
    ۱۰- مردم ما عمیقاً درک نموده اند که مفهوم مشارکت در قدرت سیاسی برای اقوام و ملیت های محکوم کشور چه معنی و مفهومی دارد، و آن به معنی گزینش این ویا آن شخص بحیث وزیر ویا سفیر از جانب رئیس جمهور کشور نیست، بلکه تثبیت سهم هرملیت به تناسب شعاع وجودی آن در جامعه در قدرت سیاسی و قانونی کشور است. کسانی که در جستجوی دستیابی به نوعی امتیاز از طریق حمایۀ این ویا آن مدعی کرسی ریاست جمهوری وتگدی حق قانونی مردم از خان و ارباب بر سر قدرت با استفادۀ سوء از نام مردم اند، درویزه گران روز مزدی اند که همیشه در جستجوی یافتن راه خدمت بهتربه ارباب بوده ومفهوم خدمت مردم در مخیلۀ آنان جائی برای خود ندارد ونخواهد داشت.
    ۱۱- شعارهای مطرح شده از جانب برخی از کاندیدان، که حاوی دگرگون سازی نظام سیاسی موجود میباشد، با وجود ناتوانیهای مشهود، جالب و درخور توجه بود که بعضاً رگه های از امید را در نهاد ارباب خرد بارآور میساخت و مژدۀ تحول و تغیررا دراندیشه ها نوید میداد.
    که فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان نیز، با امید واری به فردا هر آن عمل مثبتی را که از جانب سیاستمداران در آینده کشورعملی گردد به فال نیک گرفته و آنرا بمثابۀ گشایش روزنۀ امیدی به فردا ارزیابی مینماید. ولی در رابطه با حل مشکلات کنونی جامعه و راه های برون رفت از آن معتقد به تغییر و دگرگونی های همه جانبه در نظام سیاسی کشور و سپردن اختیارات عملی مردم از طریق آرای ایشان بخود ایشان میباشد، که در نظام فعلی سیاسی کشور این امر بعید بوده و حتی فاقد جنبه های سمبولیک خود میباشد، چه رسد به نقش های حقیقی آن.
    ۱۲- مردم ما دیگر به این بلوغ فکری دست یافته اند که، نا برابری در مناسبات باهمی اقوام و ملیت های ساکن یک کشور را، در هیچ جامعۀ با نیرنگ و عوامفریبی نمیتوان حل ساخت و یگانه راه حل آن اعطای حقوق مساوی در کلیه امور حیاتی برای کلیه باشندگان کشور به دور از محاسبات کوچک و بزرگ، اقلیت واکثریت، بومی ومهاجر وغیره معیار های من در آوردی است که متأ سفانه، ما ذهن ارباب قدرت کنونی را برای پذیرش این امر تا حال مساعد ندیده ایم.
    این بود فشردۀ ارزیابی فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان از انتخابات اخیر و تأثیرات آن بالای زندگی مردم که فوقاً تقدیم حضور هم میهنان گردید.
    توقع ما از مردم ما این است که آگاهانه به مبارزات خود در جهت دستیابی به حقوق مشروع خویش ادامه دهند و از آلۀ دست شدن بدست معامله گران، خویش را مبرا نگهدارند.
    امید واری ما به شکل گیری یک جبهۀ واحد ضد انحصارقدرت و استبداد تک ملیتی با هدف نیل به ساختار ملت واحد با حفظ تنوع اتنیکی و تکثر قومی، منحیث واقعیت های عینی جامعۀ ما، درین سرزمین است که با اشتراک فعال و خلاق کلیه نیروهای هوادار آزادی و دموکراسی در کشور تحقق یابد.
    موفقیت مبارزات مردم ماحکم انکار ناپذیر تاریخ است و هیچ قدرت جباری با هیچ حیله و نیرنگی مانع از درهم شکستن طلسم استبداد و بیعدالتی در کشور ما شده نمیتواند.
    به امید ساختن یک جامعه انسانی و عادلانه بدور از تبعض و عدم تحمل

    از جانب هیئت مدیره ففتا
     
  • بازگشت به صفحه اصلی