اعلامیۀ فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در رابطه با هجوم دوبارۀ ناقلین
در مناطق مأورای کوکچه (خواجه بهاوالدین،درقدودشتی قلعه)
در ولایت تخار
سیاست های فاشیستی دولت در قبال مردم غیر پشتون افغانستان در حال تجدید وشکل گیری مجدد خود است
تاریخ تکرار میشود وبی عدالتی های خونینی که سرتا پای تاریخ این کشور آغشته باکثافات ناشی ازآنهاست ومردم ما هنوز هم در آتـش ودود ناشی از آن هامیسوزند وکباب میشوند ،دارند بی هیچ تغیری درنحوۀعملکردهای قبلی، باشدت وحدت بیشتر وآمادگی های همه جانبه تر تکرار میشوند .وباز هم مردم مظلوم تورک وتاجیک وهزاره در خانه وکاشانۀ خود ها آماج حملات وحشیانۀ یک عده پشتون های پاکستانی از آن سوی خط دیورند که اصلاً رابطۀ شهروندی با کشور افغانستان نداشته ومالک دارائی هنگفت در قلمرو پاکستان میباشند وعدۀ ازپشتونهای شرق وجنوب کشورکه با محافل حاکمۀ فاشیستی در افغانستان رابطۀ مستقیم دارند ،تحت عناوین مختلف کوچی،ناقل وغیره قرارگرفته ، جان ومال وناموس آنها به یغما میرود.
ویکبار دیگر تلاش های بی پردۀ محافل شئونیستی ،به منظور پاکسازی مناطق شمال وغرب ومرکزی کشور از وجود مردم بومی وتوزیع زمین های ایشان به پشتون های هردو طرف خط دیورند با هدف ایجادیک اکثریت مصنوعی پشتون ها وحفظ میراث حکومت داری در کشور جریان دارد. درین رابطه ما بازهم شاهد بر پائی موجی از وثیقه سازی های هدفمندی هستیم که بمنظورمشروعیت بخشیدن به اعمال وکار کردهای جباران وستمگاران گذشته در رابطه باغصب زمین مردم تورک وتاجیک ویاهزاره وتقسیم نمودن آنها در بین ناقلین پشتون ازشرق وجنوب کشورکه در آن سر حد رسمی ودولتی افغانستان هیچ مدار اعتبار نبوده ومعیار حقوقی آنرا محض پشتون بودن تشکیل میدهد به شدت در جریان است.
در حالیکه کوچیها باتمسک به فرامین عبدالرحمان خانی ،خانه ،زمین وباغ این مردم مظلوم را بنام علفچرمورد تاراج قرار میدهند ،و دولت پوشالی کرزی علناً وعملاً از فجایع وجنایات آنها حمایت میکند.فعالیت های دیگری هم به منظور انسجام واعزام دوبارۀ وجابجائی پشتون های ناقلی که ترکیبی از پشتون های دو طرف خط دیورند است ودر گذشته های دور باهجوم های پلان شده وغصب زمین مردم بومی با حمایۀ دولت های تیپ فاشیستی قبیلوی وقت در ولایات مختلف شمال ، غرب ومرکزی کشور خود هارا مالک زمین ساخته بودند در سطوح مختلف به شدت تمام تا سرحد جمع آوری اعانه های بزرگ در کشور های غربی توسط پشتون ها وارسال آنها در تقویت وحمایت این پروژه ادامه دارد.
این ناقلین غاصب که در گذشته بعداز غصب وبدست آوردن زمین اکثراً آن زمین هارا به دهاقین بومی ومالکین اصلی آن زمین ها به اجاره داده وخود در پاکستان با رفاه وسعادت زندگی نموده وفقط سالی یکبار جهت بدست آوردن حق الاجاره به افغانستان سیاحت مینمودند.در طی سه دهۀ اخیر تحت تأثیر تحولات وانکشافات سیاسی نظامی وشیوع جنگها در کشور ما ،رفت وآمد به افغانستان را کنار گذاشته ومصروف بهره برداری از کمکهای دول غربی وعربی به مهاجرین افغانستانی باز هم با استفادۀ سوءاز نام افغانستانی بودن جعلی سر گرم کاروباردر پاکستان بودند .وحتی ماشاهد آن هستیم که یک عدۀ کثیری از آنها بااستفاده از همین نام خود هارا در دفاتر امور مهاجرت بین المللی ثبت نام وحق پناهندگی در کشور های مختلف را هم بدست آورده اند.
این چپاولگران غاصب ،درین اواخر یکبار دیگربا محاسبۀ زمینه های مساعد چپاول گری های خود در افغانستان، تحت رهبری وهدایت فاشیست های افغان ملتی که در مسند قدرت دولتی قرار دارند ، ومسلماً زد وبند های آشکار وپنهانی راهم با تیپ های مختلف استعمار گران از کشور های مختلف همانند اجدادخودها به تصویب رسانیده اند ، رو به افغانستان آورده وقصد احیا وتداوم چپاولگری های گذشتۀ خود هارا دارند.
پشتون سالاران بی رحم وقدرت طلب صرف بخاطر دستیابی به قدرت وحفظ آن ، همسان با گذشته ها ،هم سرنوشت خلق مظلوم پشتون را به بازی میگیرند وازوجود ایشان در برابردیگر مردم کشوراستفادۀ نا مشروع وغیر انسانی مینمایندوهم غیر پشتون هارا با هجوم بر منافع مشروع وانسانی ایشان آماج دشمنی های بی امان خویش قرار میدهند . به اینترتیب ما میبینیم که پشتونیسم از شیوع جهل ،فقر، وبیچارگی های دیگر مردم ما که محصول مستقیم تعمیل این سیاست درگذشته وتداوم آن تا امروز است ، باز هم در جهت بیچاره ساختن وبخون کشیدن مردم به وسیلۀ همدیگر استفاده مینماید.
اعزام ده هاخانوادۀ پشتون با ادعا های مالکیت بر زمین ودارائی های مردم مناطق مأورای کوکچه در ولایت تخاروترتیب اسنادومدارک ملکیت وحمایه نمودن کلیه مراجع دولتی از جابجا سازی ایشان یکبار دیگر خاطره های تلخ حوادث مربوط به دوره های زمامداری عبدالرحمان خان، نادر خان ،امان الله خان ،هاشم خان ، داؤد خان ،ظاهر خان حفیظالله امین وتره کی و بالآخره طالبان را در خاطره ها زنده میسازد که همه وهمه از هیچ کاری در جهت رسیدن به سیاست کامل پشتونیزه کردن مکمل کشور ومحو ابدی کلیه اقوام وملیت های غیر پشتون ،از هیچ گونه سعی وتلاشی خودداری نه نمودند . وبه این ترتیب جامعۀ مارا به کشتگاه زهر آلود ترین دانه های خشم ونفاق باشندگان کشور بر علیه همدیگر تبدیل وسر نوشتی را که اکنون مردم ما با آن مواجهه اند برای آنها به ارمغان آوردند .
بر خورد غیر مسئولانه وساده انگارانه با این پدیدۀ شوم از جانب هر مرجع ومحفلی که باشد بمثابۀ بازی کردن با مقدرات وآزادی های مردم ما بوده وبه جز از تشدید نفاق وتکمیل نفوذ بیگانگان در کشور ما ارمغانی ندارد .که بازی گران این صحنۀ غصب وخیانت،تعصب ونفاق همه وهمه آن دلقکان بیمایۀ اند که از رابطه با این وطن صرف یک نام واز پیوند با اجانب اسنادتابعیت کشورهای آنها را در بغل دارند. نام شان از افغانستان ولی مغز شان از انگلیس وامریکا وپاکستان ودیگر دشمنان آزادی وتمامیت ارضی ،وارزشهای انسانی کشور ومردم ماست .
هموطنان مظلوم وجفا کشیده!
بیایید که راه مبارزه باهمی در برابر این بلای استعمار واستبدادرا در یک فضای وحدت وهمدلی جستجووبه عوض هجوم بالای خانه وکاشانۀ هموطن خود تحت تأثیر تلقینات بیگانه پرستان قدرت طلب ومزدور ،بر علیه آنها متحد وزمینه را برای پیدایش چنان یک زندگی انسانی مهیا سازیم که در آن هیچ هموطن ما مجبور به ترک زادگاه خود به خاطر نان وزمین به جاهای دیگر نباشد ،ووطن زیبای ما با داشتن این همه ظرفیت های بالای اقتصادی با پیروی از سیاست های این وطن فروشان اجنبی پرست همچنان فقیر وبینوا باقی نمانده وراهی راکه منجر به نجات مجموع مردم ما از چنگال این هیولای مصیبت وفقر ونفاق شود تدارک دیده بتوانیم.
تاریخ بشر ثابت میسازد که ،بی عدالتی واستبداد در هر دور وزمانی ودر هر اجتماع ومحیطی سر منشأ ومادر همه بدبختی هاست . جامعۀ که در بساط آن ظلم رائج وستمگاری جاری باشد هیچگاهی نمیتواند به یک جامعۀ خوشبخت ومرفه تبدیل وسعادت واقعی برای افراد وخانواده های شامل آن اجتماع فراهم شود. عامل اساسی پیدایش وتوسعۀ ستمگاری هم درکلیه جوامع بشری به چگونگی نظام های حاکم سیاسی وقوانین جاری کشور ها رابطۀ مستقیم دارد. دولت های استبدادی وجدا ازمردم ومنافع آنها بزرگترین پدیدآورندگان روابط غیر عادلانه در جوامع ودر نتیجه پرورش دهندگان روابط ناسالم انسانی در میان توده های مردم با اساس قراردادن معیار های غیر منطقی وبرعکس بامنافع زندگی باهمی وطولانی مدت مردم ساکن هر سر زمین بوده وهمیشه ریشه های رویندۀ نفاق وتقابل را در تطابق با منافع حاکمیت ها در میان مردم با عناوین واشکال مختلف موردآبیاری دائمی قرارمیدهند.
تجارب تلخ وخونین استیلای حاکمیت های قبیله سالاروعظمت طلب در کشور ما که ،با پیدایش حاکمیت تک ملیتی عنصرپشتون وادعای تعلق این سرزمین به پشتونها و تبدیل نام کشور به افغانستان رابطۀ مستقیم دارد ، در طول سده های اخیر وخصوصاًدرنیمۀ دوم قرن بیستم ، باز گو کنندۀ پیدایش وتداوم وحشیانه ترین نوع بی عدالتی ومناسبات ظالمانه در تاریخ در میان باشندگان مختلف این سر زمین است که به اشکال مختلف از جانب محافل حاکمۀ قبایلی با استعمال خلق پشتون در برابر دیگر ساکنین کشور وغصب دارائی وسرزمین آنها یکجا با محروم سازی اززبان وفرهنگ واشتراک در حیات سیاسی مملکت عملی گردیده داست .
در نتیجۀ تعمیل وتداوم این سیاست های غیر اخلاقی وغیر انسانی توأم باتفکیک وتفاوت ،تبعیض وتعصب در رابطه بااعطای امتیازات وتحمیل مکلفیت ها در بین باشندگان کشورما بر مبنای تعلقات پشتون وغیر پشتون بودن در کنار صدها بدبختی دیگر، بوجود آمدن مناسبات غیر عادلانۀ ارضی میان باشندگان پشتون وغیر پشتون در مناطق غیر پشتون نشین شمال ،غرب و مرکزی کشور بر مبنای غصب ومصادرۀ زمین از باشندگان بومی وتوزیع آنها به ناقلین پشتون است.
که در پسآیند تعمیل این سیاست های غیرعادلانه عدۀ کثیری از مردمان بومی الا صل از خانه،باغ وزمین های دست داشتۀ خود ها محروم وبه نقاط دور وغیر ومزروعی، با جبر واکراه ،حیله ونیرنگ رانده میشوند.
به این ترتیب در کشور افغانستان اعمال ستم ملی در برابر اقوام وملیت های غیر پشتون به یک سیاست دوامدار رسمی و دولتی مبدل شده ومحافل حاکمه کشور با اعزام روز افزون قبایل پشتون وکوچی ها به مناطق فوق الذکر یک شیوۀ بلاانقطاع وسیستماتیک پشتونیزه سازی سرتاسر کشور وپاک نمودن اقوام وملیت های دیگر را در معرض اجرا قرار میدهند که در نتیجۀآن هزاران خانودۀ غیر پشتون از خانه وکاشانۀ خود ها آواره ودر عوض هزاران خانوادۀ پشتون در خانه ومسکن به میراث رسیده از آباء واجداد آنها جابجا میشوند .
این یک واقعیت درد ناکی است که چون زخم ناسوری درروح وروان مردم غیر پشتون افغانستان اثر نموده ومانتایج شوم آن را در شکل گیری روز افزون اختلافات در بین ساکنین این سرزمین وترویج خود بیش بینی های قومی وقبیلوی میتوانیم شاهد باشیم.
در هر دور وزمانی، اقشار ولایه های روشنفکری کشور ومردم مظلوم وآسیب دیدۀ غیر پشتون تلاش داشتند که با استفاده از شیوه ها وامکانات موجود در برابر این مناسبات وحشیانه وغیر انسانی که ثمرۀ آن غیر از ایجاد نفاق ونفرت دربین باشندگان کشور ما هیچ پیآمدی نداشت قد علم نموده وامید وار به آن باشند که روزی با فروریختن بساط این مناسبات غیر انسانی در رابطه با باشندگان کشور واحد زمینه های حقیقی تأمین عدالت اجتماعی واحیای حقوق از دست رفتۀ مظلومین محیا شود .
که بد بختانه هرگزهم چنین نه شدوعاملین سیاست های پشتونیستی در هر دور وزمانی با توسل به نیرنگ های مختلف به کمک نمایندگان راست وچپ مکتب پشتون سالاری در جامعه ،راه گسترش پشتونیزه کردن کشوروفریب توده های مظلوم غیر پشتون رادستیاب ومورد استفاده قرار داده اند.
که در نتیجۀ آن، هر تحولی که در کشورما رونما گردیده، بنا به عدم صداقت نمایندگان عظمت طلبی وبرتری جوئی پشتون ودنباله روی کور کورانۀ عدۀ از مدعیان روشنفکری غیر پشتون ومعامله گری های افراد ولایه های فرصت طلب ومعامله گر در متن آن با سر خوردگی وعدم موفقیت روبرو ودرپیآمد کار جامعه را با معضلات وپرابلم های بیشتر از پیش در یک حالت ناامیدی بحال خود رها ومنتظر عملی شدن تجارب مدعیان جدید قدرت باقی گذاشته اند.که دنبالۀ آن تا امروز هم ادامه دارد ،.وامروز کشور ما یکبار دیگر در معرض هجوم بی رحمانه ترین وبی شرمانه ترین شکل هجوم پشتونیزم تحت نام قانون ودیموکراسی با حمایۀ حلقات ومحافل وابسته به استعمارنوین واشغالگران تاجرجنگ وویرانی تحت نام دیموکراسی قرار دارد . وبازهم ما میبینیم که اگر ازیک طرف کوچی های تادندان مسلح با حمایۀ همزمان دولت وطالبان بالای مناطق مسکونی ومزروعی هزاره ها ودیگر اقوام وملیت های غیر پشتون در مناطق مختلف کشور خصوصاً مناطق مرکزی وشمال کشور به حمله وهجوم فرستاده میشوند، از طرف دیگردر حالیکه کلیه وسایل جعل وسند سازی وسیعاًفعال گردیده ، وهمه ادارات دولتی زیر نظارت وکنترول نمایندگان پشتونیزم که از گذشته به مراتب ماهر تر وبی حیاتر هم شده قرار دارد ،با ترتیب اسناد جعلی ملکیت از دور حاکمیت زمامداران گذشته از عبدالرحمان خان تا دوره های ظاهر خان،داود خان تره کی،امین و طالبان به شکل دسته جمعی به صفحات شمال ودیگر مناطق کشور گسیل میشوند.
تا به این ترتیب هم کشتار های وحشیانۀ اشغالگران حامی عظمت طلبان پشتون را در مناطق جنوب وشرق کشور زیر پوشش قرارداده وذهنیت پشتون هارا از مسألۀ مبارزه بر علیه اشغالگران قاتل وبیرحم در کشور که با تسلیح وتجهیز هم طالب والقاعده وهم دولت پوشالی پشتونسالاران کنونی ، خلق پشتون را با قرار دادن در بین دو سنگ آسیا خورد وخمیر میسازد منحرف نماید واز طرفی هم همانند گذشته ها پشتون هارا در برابردیگر اقوام وملیت های ساکن سرزمین ما استعمال نموده وبه اصطلاح در خیمه شب بازی های انتخاباتی ریاست جمهوری آینده در کشور مورد استفاده قرار دهند .
مسألۀ اعزام دسته جمعی وهجومی خانواده های پشتون به مناطق درقد،سرای سنگ ،خواجه بهاوالدین ودیگر مناطق مأورای کوکچه یک بار دیگر وبعد مدت های مدید، نشانۀ اوجگیری دور جدید تهاجم پشتون ها به اراضی غیر پشتون هاست که در یک همآهنگی کامل در عرصه های سیاسی ،اقتصادی ،فرهنگی ،زبانی ومذهبی جامۀ عمل میپوشد که اگر در برابرآنها آگاهانه ویکپارچه قیام وجوابگوئی از جانب مجموع اقوام وملیت های محکوم میهن ما در سرتاسر کشوربصورت منظم ودقیق صورت نگیرد وجلو این زور گوئی ها بایک بر خورد شجاعانه وعاملانۀ منطقی گرفته نشود، ما یقین کامل داریم که دامنۀ این تهاجمات هیچ کسی را در هیچ گوشۀ راحت نخواهد گذاشت .وپشتونیسم لگام گسیخته طبق بر نامۀ خود تا محو کامل کلیه اقوام وملیت های غیر پشتون اعم از هزاره ،ازبیک،تاجیک،ترکمن ،پشه ای،بلوچ،نورستانی ،ایماق وغیره پیش خواهد رفت وبه این ترتیب راه را برای ادامۀ حاکمیت های تک ملیتی برای همیش هموار خواهد ساخت که این اوج فاجعه وکمال انحراف در مسیر رسیدن به یک مناسبات عادلانه ودیموکراسی در کشور ماست.
دیموکراسی وعدالت اجتماعی با تداوم تبعیض وتعصب وپامال سازی حقوق یک عده توسط عدۀ دیگر هر گز تحقق پیدا نمیکند وتأمین حقوق شهروندی متکی به معیار های قانونی وعادلانه برای همه ومحترم شمردن حق مالکیت مردم بر دارائی هاواعتبارات مادی ومعنوی آنها یگانه راه تأمین برادری وبرابری در کشور است وتلاش در جهت ایجاد چنین یک مناسبات عادلانۀ انسانی وظیفۀ تأخیر نا پذیر کلیه داعیان دفاع از حق وعدالت ولایه های مظلومی در این جامعه است که تاریخ شاهد بی مدعای مظلومیت ومحکومیت آنها درادوار مختلف بوده .
بیائید که همه باهم درین راه مبارزه نمائیم تا باشد که پدیدۀ شوم تبعیض وتعصب را که سر منشأ کلیه انواع بی عدالتی ها در کشور ماست از ریشه نابود سازیم .
به امید اتحاد وهمبستگی صادقانه وصمیمانۀهمه درین راه
شورای رهبری فدراسیون فرهنگی
تورکان افغانستان (ففتا)
در مناطق مأورای کوکچه (خواجه بهاوالدین،درقدودشتی قلعه)
در ولایت تخار
سیاست های فاشیستی دولت در قبال مردم غیر پشتون افغانستان در حال تجدید وشکل گیری مجدد خود است
تاریخ تکرار میشود وبی عدالتی های خونینی که سرتا پای تاریخ این کشور آغشته باکثافات ناشی ازآنهاست ومردم ما هنوز هم در آتـش ودود ناشی از آن هامیسوزند وکباب میشوند ،دارند بی هیچ تغیری درنحوۀعملکردهای قبلی، باشدت وحدت بیشتر وآمادگی های همه جانبه تر تکرار میشوند .وباز هم مردم مظلوم تورک وتاجیک وهزاره در خانه وکاشانۀ خود ها آماج حملات وحشیانۀ یک عده پشتون های پاکستانی از آن سوی خط دیورند که اصلاً رابطۀ شهروندی با کشور افغانستان نداشته ومالک دارائی هنگفت در قلمرو پاکستان میباشند وعدۀ ازپشتونهای شرق وجنوب کشورکه با محافل حاکمۀ فاشیستی در افغانستان رابطۀ مستقیم دارند ،تحت عناوین مختلف کوچی،ناقل وغیره قرارگرفته ، جان ومال وناموس آنها به یغما میرود.
ویکبار دیگر تلاش های بی پردۀ محافل شئونیستی ،به منظور پاکسازی مناطق شمال وغرب ومرکزی کشور از وجود مردم بومی وتوزیع زمین های ایشان به پشتون های هردو طرف خط دیورند با هدف ایجادیک اکثریت مصنوعی پشتون ها وحفظ میراث حکومت داری در کشور جریان دارد. درین رابطه ما بازهم شاهد بر پائی موجی از وثیقه سازی های هدفمندی هستیم که بمنظورمشروعیت بخشیدن به اعمال وکار کردهای جباران وستمگاران گذشته در رابطه باغصب زمین مردم تورک وتاجیک ویاهزاره وتقسیم نمودن آنها در بین ناقلین پشتون ازشرق وجنوب کشورکه در آن سر حد رسمی ودولتی افغانستان هیچ مدار اعتبار نبوده ومعیار حقوقی آنرا محض پشتون بودن تشکیل میدهد به شدت در جریان است.
در حالیکه کوچیها باتمسک به فرامین عبدالرحمان خانی ،خانه ،زمین وباغ این مردم مظلوم را بنام علفچرمورد تاراج قرار میدهند ،و دولت پوشالی کرزی علناً وعملاً از فجایع وجنایات آنها حمایت میکند.فعالیت های دیگری هم به منظور انسجام واعزام دوبارۀ وجابجائی پشتون های ناقلی که ترکیبی از پشتون های دو طرف خط دیورند است ودر گذشته های دور باهجوم های پلان شده وغصب زمین مردم بومی با حمایۀ دولت های تیپ فاشیستی قبیلوی وقت در ولایات مختلف شمال ، غرب ومرکزی کشور خود هارا مالک زمین ساخته بودند در سطوح مختلف به شدت تمام تا سرحد جمع آوری اعانه های بزرگ در کشور های غربی توسط پشتون ها وارسال آنها در تقویت وحمایت این پروژه ادامه دارد.
این ناقلین غاصب که در گذشته بعداز غصب وبدست آوردن زمین اکثراً آن زمین هارا به دهاقین بومی ومالکین اصلی آن زمین ها به اجاره داده وخود در پاکستان با رفاه وسعادت زندگی نموده وفقط سالی یکبار جهت بدست آوردن حق الاجاره به افغانستان سیاحت مینمودند.در طی سه دهۀ اخیر تحت تأثیر تحولات وانکشافات سیاسی نظامی وشیوع جنگها در کشور ما ،رفت وآمد به افغانستان را کنار گذاشته ومصروف بهره برداری از کمکهای دول غربی وعربی به مهاجرین افغانستانی باز هم با استفادۀ سوءاز نام افغانستانی بودن جعلی سر گرم کاروباردر پاکستان بودند .وحتی ماشاهد آن هستیم که یک عدۀ کثیری از آنها بااستفاده از همین نام خود هارا در دفاتر امور مهاجرت بین المللی ثبت نام وحق پناهندگی در کشور های مختلف را هم بدست آورده اند.
این چپاولگران غاصب ،درین اواخر یکبار دیگربا محاسبۀ زمینه های مساعد چپاول گری های خود در افغانستان، تحت رهبری وهدایت فاشیست های افغان ملتی که در مسند قدرت دولتی قرار دارند ، ومسلماً زد وبند های آشکار وپنهانی راهم با تیپ های مختلف استعمار گران از کشور های مختلف همانند اجدادخودها به تصویب رسانیده اند ، رو به افغانستان آورده وقصد احیا وتداوم چپاولگری های گذشتۀ خود هارا دارند.
پشتون سالاران بی رحم وقدرت طلب صرف بخاطر دستیابی به قدرت وحفظ آن ، همسان با گذشته ها ،هم سرنوشت خلق مظلوم پشتون را به بازی میگیرند وازوجود ایشان در برابردیگر مردم کشوراستفادۀ نا مشروع وغیر انسانی مینمایندوهم غیر پشتون هارا با هجوم بر منافع مشروع وانسانی ایشان آماج دشمنی های بی امان خویش قرار میدهند . به اینترتیب ما میبینیم که پشتونیسم از شیوع جهل ،فقر، وبیچارگی های دیگر مردم ما که محصول مستقیم تعمیل این سیاست درگذشته وتداوم آن تا امروز است ، باز هم در جهت بیچاره ساختن وبخون کشیدن مردم به وسیلۀ همدیگر استفاده مینماید.
اعزام ده هاخانوادۀ پشتون با ادعا های مالکیت بر زمین ودارائی های مردم مناطق مأورای کوکچه در ولایت تخاروترتیب اسنادومدارک ملکیت وحمایه نمودن کلیه مراجع دولتی از جابجا سازی ایشان یکبار دیگر خاطره های تلخ حوادث مربوط به دوره های زمامداری عبدالرحمان خان، نادر خان ،امان الله خان ،هاشم خان ، داؤد خان ،ظاهر خان حفیظالله امین وتره کی و بالآخره طالبان را در خاطره ها زنده میسازد که همه وهمه از هیچ کاری در جهت رسیدن به سیاست کامل پشتونیزه کردن مکمل کشور ومحو ابدی کلیه اقوام وملیت های غیر پشتون ،از هیچ گونه سعی وتلاشی خودداری نه نمودند . وبه این ترتیب جامعۀ مارا به کشتگاه زهر آلود ترین دانه های خشم ونفاق باشندگان کشور بر علیه همدیگر تبدیل وسر نوشتی را که اکنون مردم ما با آن مواجهه اند برای آنها به ارمغان آوردند .
بر خورد غیر مسئولانه وساده انگارانه با این پدیدۀ شوم از جانب هر مرجع ومحفلی که باشد بمثابۀ بازی کردن با مقدرات وآزادی های مردم ما بوده وبه جز از تشدید نفاق وتکمیل نفوذ بیگانگان در کشور ما ارمغانی ندارد .که بازی گران این صحنۀ غصب وخیانت،تعصب ونفاق همه وهمه آن دلقکان بیمایۀ اند که از رابطه با این وطن صرف یک نام واز پیوند با اجانب اسنادتابعیت کشورهای آنها را در بغل دارند. نام شان از افغانستان ولی مغز شان از انگلیس وامریکا وپاکستان ودیگر دشمنان آزادی وتمامیت ارضی ،وارزشهای انسانی کشور ومردم ماست .
هموطنان مظلوم وجفا کشیده!
بیایید که راه مبارزه باهمی در برابر این بلای استعمار واستبدادرا در یک فضای وحدت وهمدلی جستجووبه عوض هجوم بالای خانه وکاشانۀ هموطن خود تحت تأثیر تلقینات بیگانه پرستان قدرت طلب ومزدور ،بر علیه آنها متحد وزمینه را برای پیدایش چنان یک زندگی انسانی مهیا سازیم که در آن هیچ هموطن ما مجبور به ترک زادگاه خود به خاطر نان وزمین به جاهای دیگر نباشد ،ووطن زیبای ما با داشتن این همه ظرفیت های بالای اقتصادی با پیروی از سیاست های این وطن فروشان اجنبی پرست همچنان فقیر وبینوا باقی نمانده وراهی راکه منجر به نجات مجموع مردم ما از چنگال این هیولای مصیبت وفقر ونفاق شود تدارک دیده بتوانیم.
تاریخ بشر ثابت میسازد که ،بی عدالتی واستبداد در هر دور وزمانی ودر هر اجتماع ومحیطی سر منشأ ومادر همه بدبختی هاست . جامعۀ که در بساط آن ظلم رائج وستمگاری جاری باشد هیچگاهی نمیتواند به یک جامعۀ خوشبخت ومرفه تبدیل وسعادت واقعی برای افراد وخانواده های شامل آن اجتماع فراهم شود. عامل اساسی پیدایش وتوسعۀ ستمگاری هم درکلیه جوامع بشری به چگونگی نظام های حاکم سیاسی وقوانین جاری کشور ها رابطۀ مستقیم دارد. دولت های استبدادی وجدا ازمردم ومنافع آنها بزرگترین پدیدآورندگان روابط غیر عادلانه در جوامع ودر نتیجه پرورش دهندگان روابط ناسالم انسانی در میان توده های مردم با اساس قراردادن معیار های غیر منطقی وبرعکس بامنافع زندگی باهمی وطولانی مدت مردم ساکن هر سر زمین بوده وهمیشه ریشه های رویندۀ نفاق وتقابل را در تطابق با منافع حاکمیت ها در میان مردم با عناوین واشکال مختلف موردآبیاری دائمی قرارمیدهند.
تجارب تلخ وخونین استیلای حاکمیت های قبیله سالاروعظمت طلب در کشور ما که ،با پیدایش حاکمیت تک ملیتی عنصرپشتون وادعای تعلق این سرزمین به پشتونها و تبدیل نام کشور به افغانستان رابطۀ مستقیم دارد ، در طول سده های اخیر وخصوصاًدرنیمۀ دوم قرن بیستم ، باز گو کنندۀ پیدایش وتداوم وحشیانه ترین نوع بی عدالتی ومناسبات ظالمانه در تاریخ در میان باشندگان مختلف این سر زمین است که به اشکال مختلف از جانب محافل حاکمۀ قبایلی با استعمال خلق پشتون در برابر دیگر ساکنین کشور وغصب دارائی وسرزمین آنها یکجا با محروم سازی اززبان وفرهنگ واشتراک در حیات سیاسی مملکت عملی گردیده داست .
در نتیجۀ تعمیل وتداوم این سیاست های غیر اخلاقی وغیر انسانی توأم باتفکیک وتفاوت ،تبعیض وتعصب در رابطه بااعطای امتیازات وتحمیل مکلفیت ها در بین باشندگان کشورما بر مبنای تعلقات پشتون وغیر پشتون بودن در کنار صدها بدبختی دیگر، بوجود آمدن مناسبات غیر عادلانۀ ارضی میان باشندگان پشتون وغیر پشتون در مناطق غیر پشتون نشین شمال ،غرب و مرکزی کشور بر مبنای غصب ومصادرۀ زمین از باشندگان بومی وتوزیع آنها به ناقلین پشتون است.
که در پسآیند تعمیل این سیاست های غیرعادلانه عدۀ کثیری از مردمان بومی الا صل از خانه،باغ وزمین های دست داشتۀ خود ها محروم وبه نقاط دور وغیر ومزروعی، با جبر واکراه ،حیله ونیرنگ رانده میشوند.
به این ترتیب در کشور افغانستان اعمال ستم ملی در برابر اقوام وملیت های غیر پشتون به یک سیاست دوامدار رسمی و دولتی مبدل شده ومحافل حاکمه کشور با اعزام روز افزون قبایل پشتون وکوچی ها به مناطق فوق الذکر یک شیوۀ بلاانقطاع وسیستماتیک پشتونیزه سازی سرتاسر کشور وپاک نمودن اقوام وملیت های دیگر را در معرض اجرا قرار میدهند که در نتیجۀآن هزاران خانودۀ غیر پشتون از خانه وکاشانۀ خود ها آواره ودر عوض هزاران خانوادۀ پشتون در خانه ومسکن به میراث رسیده از آباء واجداد آنها جابجا میشوند .
این یک واقعیت درد ناکی است که چون زخم ناسوری درروح وروان مردم غیر پشتون افغانستان اثر نموده ومانتایج شوم آن را در شکل گیری روز افزون اختلافات در بین ساکنین این سرزمین وترویج خود بیش بینی های قومی وقبیلوی میتوانیم شاهد باشیم.
در هر دور وزمانی، اقشار ولایه های روشنفکری کشور ومردم مظلوم وآسیب دیدۀ غیر پشتون تلاش داشتند که با استفاده از شیوه ها وامکانات موجود در برابر این مناسبات وحشیانه وغیر انسانی که ثمرۀ آن غیر از ایجاد نفاق ونفرت دربین باشندگان کشور ما هیچ پیآمدی نداشت قد علم نموده وامید وار به آن باشند که روزی با فروریختن بساط این مناسبات غیر انسانی در رابطه با باشندگان کشور واحد زمینه های حقیقی تأمین عدالت اجتماعی واحیای حقوق از دست رفتۀ مظلومین محیا شود .
که بد بختانه هرگزهم چنین نه شدوعاملین سیاست های پشتونیستی در هر دور وزمانی با توسل به نیرنگ های مختلف به کمک نمایندگان راست وچپ مکتب پشتون سالاری در جامعه ،راه گسترش پشتونیزه کردن کشوروفریب توده های مظلوم غیر پشتون رادستیاب ومورد استفاده قرار داده اند.
که در نتیجۀ آن، هر تحولی که در کشورما رونما گردیده، بنا به عدم صداقت نمایندگان عظمت طلبی وبرتری جوئی پشتون ودنباله روی کور کورانۀ عدۀ از مدعیان روشنفکری غیر پشتون ومعامله گری های افراد ولایه های فرصت طلب ومعامله گر در متن آن با سر خوردگی وعدم موفقیت روبرو ودرپیآمد کار جامعه را با معضلات وپرابلم های بیشتر از پیش در یک حالت ناامیدی بحال خود رها ومنتظر عملی شدن تجارب مدعیان جدید قدرت باقی گذاشته اند.که دنبالۀ آن تا امروز هم ادامه دارد ،.وامروز کشور ما یکبار دیگر در معرض هجوم بی رحمانه ترین وبی شرمانه ترین شکل هجوم پشتونیزم تحت نام قانون ودیموکراسی با حمایۀ حلقات ومحافل وابسته به استعمارنوین واشغالگران تاجرجنگ وویرانی تحت نام دیموکراسی قرار دارد . وبازهم ما میبینیم که اگر ازیک طرف کوچی های تادندان مسلح با حمایۀ همزمان دولت وطالبان بالای مناطق مسکونی ومزروعی هزاره ها ودیگر اقوام وملیت های غیر پشتون در مناطق مختلف کشور خصوصاً مناطق مرکزی وشمال کشور به حمله وهجوم فرستاده میشوند، از طرف دیگردر حالیکه کلیه وسایل جعل وسند سازی وسیعاًفعال گردیده ، وهمه ادارات دولتی زیر نظارت وکنترول نمایندگان پشتونیزم که از گذشته به مراتب ماهر تر وبی حیاتر هم شده قرار دارد ،با ترتیب اسناد جعلی ملکیت از دور حاکمیت زمامداران گذشته از عبدالرحمان خان تا دوره های ظاهر خان،داود خان تره کی،امین و طالبان به شکل دسته جمعی به صفحات شمال ودیگر مناطق کشور گسیل میشوند.
تا به این ترتیب هم کشتار های وحشیانۀ اشغالگران حامی عظمت طلبان پشتون را در مناطق جنوب وشرق کشور زیر پوشش قرارداده وذهنیت پشتون هارا از مسألۀ مبارزه بر علیه اشغالگران قاتل وبیرحم در کشور که با تسلیح وتجهیز هم طالب والقاعده وهم دولت پوشالی پشتونسالاران کنونی ، خلق پشتون را با قرار دادن در بین دو سنگ آسیا خورد وخمیر میسازد منحرف نماید واز طرفی هم همانند گذشته ها پشتون هارا در برابردیگر اقوام وملیت های ساکن سرزمین ما استعمال نموده وبه اصطلاح در خیمه شب بازی های انتخاباتی ریاست جمهوری آینده در کشور مورد استفاده قرار دهند .
مسألۀ اعزام دسته جمعی وهجومی خانواده های پشتون به مناطق درقد،سرای سنگ ،خواجه بهاوالدین ودیگر مناطق مأورای کوکچه یک بار دیگر وبعد مدت های مدید، نشانۀ اوجگیری دور جدید تهاجم پشتون ها به اراضی غیر پشتون هاست که در یک همآهنگی کامل در عرصه های سیاسی ،اقتصادی ،فرهنگی ،زبانی ومذهبی جامۀ عمل میپوشد که اگر در برابرآنها آگاهانه ویکپارچه قیام وجوابگوئی از جانب مجموع اقوام وملیت های محکوم میهن ما در سرتاسر کشوربصورت منظم ودقیق صورت نگیرد وجلو این زور گوئی ها بایک بر خورد شجاعانه وعاملانۀ منطقی گرفته نشود، ما یقین کامل داریم که دامنۀ این تهاجمات هیچ کسی را در هیچ گوشۀ راحت نخواهد گذاشت .وپشتونیسم لگام گسیخته طبق بر نامۀ خود تا محو کامل کلیه اقوام وملیت های غیر پشتون اعم از هزاره ،ازبیک،تاجیک،ترکمن ،پشه ای،بلوچ،نورستانی ،ایماق وغیره پیش خواهد رفت وبه این ترتیب راه را برای ادامۀ حاکمیت های تک ملیتی برای همیش هموار خواهد ساخت که این اوج فاجعه وکمال انحراف در مسیر رسیدن به یک مناسبات عادلانه ودیموکراسی در کشور ماست.
دیموکراسی وعدالت اجتماعی با تداوم تبعیض وتعصب وپامال سازی حقوق یک عده توسط عدۀ دیگر هر گز تحقق پیدا نمیکند وتأمین حقوق شهروندی متکی به معیار های قانونی وعادلانه برای همه ومحترم شمردن حق مالکیت مردم بر دارائی هاواعتبارات مادی ومعنوی آنها یگانه راه تأمین برادری وبرابری در کشور است وتلاش در جهت ایجاد چنین یک مناسبات عادلانۀ انسانی وظیفۀ تأخیر نا پذیر کلیه داعیان دفاع از حق وعدالت ولایه های مظلومی در این جامعه است که تاریخ شاهد بی مدعای مظلومیت ومحکومیت آنها درادوار مختلف بوده .
بیائید که همه باهم درین راه مبارزه نمائیم تا باشد که پدیدۀ شوم تبعیض وتعصب را که سر منشأ کلیه انواع بی عدالتی ها در کشور ماست از ریشه نابود سازیم .
به امید اتحاد وهمبستگی صادقانه وصمیمانۀهمه درین راه
شورای رهبری فدراسیون فرهنگی
تورکان افغانستان (ففتا)
Geen opmerkingen:
Een reactie posten